وبلاگ :
كبوتر حرم
يادداشت :
خاطرات خدمت/ رضا و رضايت
نظرات :
2
خصوصي ،
17
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ترنم
دقيقا يک بار که از صبح تا عصر توي حرم بودم.از همون صبح به دلم افتاده بود که امروز روزشه.همش داخل روضه بودم.جز يه نيم ساعتي که اومدم بيرون.وقتي برگشتم ديدم درها روبستن.اينقدر اشک ريختم براي اين بي لياقتي که خدا ميدونه!!