سلام
السلام عليک يا علي بن موسي الرضا
قرار ما حرم توست هر كه درد ندارد نبايد هم كه بيايد! چشمانم، به من دروغ نميگويند خودم ديدم: خادمان حرم داشتند بيدردي را - نامردي را- جارو ميكردند! هر چند درد ما، هم، قابل نيست و گرنه - دوري- اين همه به درازا نميكشيد! نشاني كامل تو را آهو بچههايي - كه خاطرشان جمع بود- به خاطرم سپردند؛ و من صاف پيچيدم به سمت چشمانت! اي كاش ميتوانستم چيزي بگويم- تا رضا دهي! رضاي من، تويي! دلها را، آب ميكني؛ و گرنه - اين همه دريا- مگر ميشود از چشمخانهيي بتراود؟! التماس دعا