سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر حرم
 
خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ

صحن گوهرشاد

هرکی از امام رضا علیه‌السلام فاصله بگیره، خودش رو «کسی» حساب می‌کنه و توهم برش می‌داره که واقعاً توی عالم، کاره‌ایه. مثل همین سایه‌ی مسجد گوهرشاد؛ روی نمای بیرونی ایوون که می‌افته، بزرگه و پر هیبت؛ اون‌قدر که سایه‌ی گنبدش از گنبد آقا هم بزرگ‌تر به نظر می‌رسه. اما یه‌ذره که می‌ره جلوتر، کوچیک می‌شه و سر به زیر.
آقا جون! هفته‌ای یه بار می‌آم نوکری‌ت که به شما نزدیک بشم و از «من، من» کردن‌های هرروزه‌م فاصله بگیرم. ولی باز هم یادم می‌ره و در پیشگاه شما، خودم رو «کسی» حساب می‌کنم. به خودت نزدیکم کن و از «خودم»، دور.




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: خاطرات خدمت
به‌تاریخ سه شنبه 89/10/7 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان لوگوی دوستان لوگوی دوستان
نگاه‌های دیگر



بالای صفحه



اینجا خانۀ خودتان است. کبوتر حرم