سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر حرم
 
خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ

به نام و یاد خدا روضه می‌کنم آغاز
که شور و حال عزا را خودش به ما داده‌ست
شب و سکوت و غم و بغض‌های نشکفته
فضای زمزمه تاریک و مجلس آماده‌ست

اگر چه یکسره در مجلس خرابه‌ی شام
حدیث یوسف و صحرا و گرگ می‌گویم
ولی ز داغ مدینه به سر زنان امشب
کمی ز قصه‌ی مادربزرگ می‌گویم

پدر برای من از مادری سخن می‌گفت
که مهر گرم رخش رنگ سرد نیلی خورد
برای ناله زدن بچه‌ها! همین کافی است
همین که مادرمان بی‌گناه سیلی خورد

اگر تجسمی از داغ کوچه می‌خواهید
به جسم کوچک و حجم غمم نگاه کنید
منم خلاصه‌ای از روضه‌های مادرمان
به روی نیلی و قد خمم نگاه کنید

دو چشم خونی بابا به نیزه می‌پرسد:
تو با کدام توان یار و یاورم شده‌ای؟
نگاه خسته‌ی عمه همیشه می‌گوید:
چقدر دخترکم! شکل مادرم شده‌ای!




موضوعات مرتبط:

به‌تاریخ سه شنبه 89/11/5 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان لوگوی دوستان لوگوی دوستان
نگاه‌های دیگر



بالای صفحه



اینجا خانۀ خودتان است. کبوتر حرم