سلام! سال نو همه مبارک. ببخشید که نتونستم در ایام نوروز به روز کنم. فعلا این ترجمه رو داشته باشید تا مفصل خدمتتون برسم. این مطلب در صفحه ی اندیشه مورخه ی 15/1/86 روزنامه ی خراسان چاپ شده.
زندگی مسلمانان در کشورهای غیراسلامی همواره با چالش هایی همراه بوده است. مسلمانان در این کشورها در اقلیت به سر میبرند و چه بسا گرفتار سوء برداشت های پیروان سایر ادیان درباره اسلام میشوند. اما از سویی زندگی در اقلیت باعث شده است این مسلمانان قدر دین خود را بهتر بدانند و برانجام آگاهانه بایسته های اعتقادی خود اصرار ورزند.
نوشتار زیر بازتابی از دیدگاه های دختران مسلمان آمریکاست که حفظ حجاب در آمریکا را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار داده اند.
بسیاری از دختران مسلمان در ایالات متحده آمریکا، حجاب را مانعی برای بهره مندی از لذت های زندگی نمیدانند،بلکه بر عکس حجاب در نظر آنان منشاء قوت، افتخار و وسیله ای برای نشر اطلاعات صحیح درباره اسلامی است که غالبا آن را بد معرفی میکنند.
«هدی رابعه» دانش آموز پایه دهم ساکن کالیفرنیا درباره تجربه با حجاب بودنش میگوید: «من از پنج سال پیش، یعنی از کلاس پنجم، با حجاب به مدرسه میآیم و معتقدم در روابط بین من و دوستان و همکلاسی هایم هیچ تغییری به وجود نیامده است.» هدی میافزاید: « اوایل همه دوستانم میخواستند بدانند این روسری چیست و چرا آن را به سر میکنم. آنها در این باره ده ها سوال از من پرسیدند و وقتی به همه آنها جواب دادم، دیگر کسی این سوالات را مطرح نکرد.»
جنجال بر سر با حجاب ظاهر شدن زنان مسلمان در اجتماع، چند سالی است که در غرب به راه افتاده است. فرانسه در سال 2004 با این توجیه که حجاب، فقط یک نماد دینی است و واجب به شمار نمیآید، به این بحث قوت بخشید و لایحه ای مبنی بر ممنوعیت استفاده از حجاب در مدارس دولتی تصویب کرد. چندی نگذشت که دیگر کشورهای اروپایی، و در راس آنها آلمان، به دنبال فرانسه به راه افتادند.
اما دختران مسلمان آمریکایی با تمام وجود به حجاب خودپایبند هستند و آن را مانع تفریح و ملزومات جوانی نمیدانند:«سلسبیل الوازی» دانشجوی جدید الورود دانشگاه آزاد «اوکلاهماسیتی» در این باره میگوید: «من با دیگر همسن و سال هایم فرقی ندارم و خود را محدود و دست و پا بسته نمیدانم. با دوستانم معاشرت میکنم و با هم به سینما و رستوران و... میرویم.»
«مریم خالد» دانش آموز دبیرستان El Camino نیز میگوید:«من زمان زیادی را با دوستانم به سر میبرم، با هم شام میخوریم و همدیگر را به مهمانی دعوت میکنیم. ما، تقریبا مثل همه دختران آمریکایی، به خرید و سینما میرویم. با خانواده و دوستان خانوادگی هم بیرون میرویم.»
جمعیت مسلمانان آمریکا بین 6 تا 7 میلیون نفر است که این تعداد، نزدیک به 3 درصد از جمعیت 300میلیون نفری این کشور را تشکیل میدهد.
مسئولیت
در میان دختران مسلمان محجبه، افراد بسیاری هستند که حجاب را مایه سنگین تر شدن مسئولیت خود میدانند و معتقدند زنان با حجاب باید بیشتر مراقب اعمال و رفتار خود باشند.«نور حبیب»، دانشجوی 17 ساله دانشگاه اوکلاهما، درباره مسئولیت زنان با حجاب میگوید: «مردم از روی حجاب ما فورا به دین ما پی میبرند و نیازی نیست بگوییم که مسلمانیم. خود حجاب، ما را معرفی میکند و به نظر من، این باعث میشود که مراقب رفتارمان باشیم، چون اعمال ما فقط جنبه شخصی ندارد، بلکه به پای اسلام هم نوشته میشود.»حتی دختران مسلمان کم سن و سال تر، مثلا در دوره راهنمایی، حجاب را مایه تقویت اعتماد به نفس و احساس تمایز در بین دوستان خود میدانند. «عالیه مغوری»، دانش آموز 12 ساله مدرسه راهنمایی Las Colinas میگوید: «در بین همه ویژگی خاصی برای خودم قائل هستم، چون آن قدر شجاعت دارم که با حجاب ظاهر شوم. در ضمن، بین دوستان مسلمان بی حجابم هم احساس افتخار میکنم، چون آنها به اندازه من شجاعت ندارند.» عالیه معتقد است حجاب، احترام بیشتری در بین دوستانش برای او به ارمغان میآورد.او با افتخار میگوید:« به خاطر شجاعت ایستادن در برابر همه بچه ها و مسئولان مدرسه و انجام کاری متفاوت، محبت دوستانم به من بیشتر شده است.»
احساس انزوا نمیکنیم
اغلب دختران با حجاب آمریکایی اظهار میکنند که به خاطر طرز خاص لباس پوشیدنشان احساس انزوا نمیکنند.
«سارا حبیب» دانش آموز 15 ساله پایه دهم احساس خود را چنین بیان میکند: «البته من احساس متفاوت بودن میکنم، چون واقعا با بقیه فرق دارم. اما دلیلی ندارد که احساس انزوا یا طرد شدگی کنم. البته طبیعتا به خاطر اعتقادات دینی، از بعضی چیزها پرهیز میکنم؛ اما این را نمیشود انزوا نامید، چون این پرهیزها را خودم انتخاب میکنم.»
«هدی رابعه» با ابراز شگفتی از احساس تنهایی و انزوای دختران مسلمان با حجاب میگوید: « من همان «هدی رابعه»ای هستم که قبل از باحجاب شدنم بوده ام. تنها تغییری که به وجود آمده این است که موهایم را با این روسری پوشانده ام. بنابراین چرا باید دوستانم به خاطر حجاب، من را طرد کنند یا از من فاصله بگیرند؟»
«نور حبیب» معتقد است که رفتار خود فرد باعث انزوای او از دیگران میشود.او مسلمان یا محجبه بودن را مثل «کناره گرفتن» میداند و میگوید: «هیچ اشکالی ندارد که آدم از چیزی که آن را اشتباه میداند، کناره گیری کند. اتفاقا این اثبات عملی «جو زده نشدن» فرد است. کسی که اجازه نمیدهد دیگری او را وادار به کاری کند، قدرت شخصیت خود را نمایش میدهد.»
پشتوانه ای به نام خانواده
در عین حال برخی دختران مسلمان آمریکا قدرت شخصیتی را مدیون پیوندهای مستحکم خانوادگی و ارتباط با تشکل های اسلامی میدانند.
«مریم خالد» در این باره میگوید: «البته وقتی فردی، نوجوانان دیگر را میبیند که به پارتی میروند و با یکدیگر حشر و نشر دارند، احساس غربت میکند. ولی به نظر من پیوند عمیق با خانواده در اینجا خیلی اهمیت پیدا میکند، چون شخص میتواند در چنین مواقعی به خانواده پناه ببرد.»
وی درباره نقش تشکل های اسلامی هم میگوید: «خیلی خوشحالم که در مسجد منطقه، گروهی به نوجوانان اختصاص دارد. ما در این مجموعه، از مراسم و مهمانی های مخصوص دختران استفاده میکنیم و دچار احساس غربت نمیشویم.
برنامه های متفرقه مثل اردوهای تابستانی، برف بازی و فعالیت های ورزشی مانند بولینگ داریم. البته در کنار اینها، روزهای یکشنبه در کلاس های دینی مسجد شرکت میکنیم.»«مریم خالد» هم در این باره میگوید: «به نظر من، این یک تعادل کامل است. هرچند میدانم که با دیگران تفاوت دارم، اما به خاطر وجود خانواده و تشکل جوانان احساس تنهایی و غربت نمیکنم.»
تبلیغ دین
دختران مسلمان آمریکا از حجاب به عنوان ابزاری برای تبلیغ دین هم استفاده میکنند. «مریم خالد» در این باره میگوید: «در دبیرستان، بسیاری از افراد واقعا از اسلام بی اطلاع هستند، اما در عین حال بسیار دوست دارند درباره این دین چیزهای بیشتری بدانند. خیلی ها نزد من میآیند و دلیل با حجاب بودنم را میپرسند. من هم توضیح میدهم که مو، نماد زیبایی و شهوت انگیزی است و من سعی میکنم آن را بپوشانم. آنها وقتی میفهمند که حجاب را خودم انتخاب کرده ام، تعجب میکنند. من چند همکلاسی مسلمان هم دارم که چندان مذهبی نیستند و از من سوالات دینی میپرسند.» «سارا حبیب» هم ضمن موافقت با مریم میگوید: «به نظر من مردم به تدریج به دیدن مسلمانان در اطراف خود عادت میکنند. جمعیت مسلمانان در حال رشد است و غیر مسلمانان هم به حضور آنها عادت کرده اند.
البته هنوز هم نگاه های خیره به ما وجود دارد، ولی من هم به این نگاه ها عادت کرده ام. به نظر من همه اینها به میزان شناخت غیر مسلمانان از اسلام بستگی دارد.» سارا واکنش افراد مختلف را متفاوت میداند، اما قبول دارد که مسلمانان باید با رفتار خود سبب جذب دیگران شوند تا آنها به این بهانه با اسلام بیشتر آشنا شوند. «من همیشه با این نگاه ها مواجه هستم؛ برخی از سر علاقه نگاه میکنند، برخی کنجکاوی، برخی تحسین و احترام، و متاسفانه برخی با ترس نگاهم میکنند. من سعی میکنم حتی الامکان به مردم فرصت دهم تا هر چه دلشان میخواهد، بپرسند.»
موضوعات مرتبط: