چرا تعداد زنان تازه مسلمان نسبت به مردان بیشتر است؟
زنان در غرب دائم با این تبلیغات مواجهند که: «شما میتوانید همه چیز داشته باشید: میتوانید از شغل خوب برخوردار باشید، بهترین مادر باشید، بهترین همسر باشید، میتوانید مانکن شوید و ...» ما را، چه مجرد باشیم و چه متاهل، تحریک و تشویق میکنند که به ظاهرمان برسیم و خودمان را در نظر مردان زیبا و فریبا جلوه بدهیم. از ما زنان غربی توقع زیادی میرود و از این رو خودمان هم پرتوقع میشویم. این پرتوقعی دوجانبه فشار زیادی بر ما وارد میآورد. در این گیر و دار، بسیاری از زنان به این فکر میافتند که: «خوب، ما باید شغل داشته باشیم، ولی هیچ چیزی مهم تر از تربیت صحیح فرزند و خوب همسرداری کردن نیست. چرا باید خودمان را برای همهی مردان به نمایش بگذاریم؟ چرا باید فقط برای قبول شدن در مصاحبهی استخدام، آرایش آنچنانی کنیم، بهترین لباسمان را بپوشیم و با مردان بگو و بخند راه بیندازیم؟» زنان غرب دنبال جای دیگری برای ارضای خود میگردند و دست آخر به اسلام میرسند که گذشته از دیگر آموزههایش میگوید: «مادر بهترین مخلوق است؛ چرا باید از مادر بودن خود احساس شرم کنید؟»
این فشارها بر مردان غربی وجود ندارد و آنها عمدتاً از زندگی خود راضی هستند؛ شغل خوب دارند، فرزند دارند، زنی دارند که مراقب خانه و زندگی باشد و او را بیرون ببرند و مثل جام قهرمانی به همه نشان دهند و پز بدهند. مردان هنوز به چیزهای دیگر احساس نیاز نکردهاند. البته در بین مردان و زنان جامعه ما استثنا هم وجود دارد.
نقاط قوت و ضعف زنان مسلمان را چه میدانید؟
زنان مسلمان در طول تاریخ الگوهای بزرگی برای خانوادههای خود بودهاند. زنان دوران پیامبر (ص) و زنان کاروان امام حسین (ع) شجاع ترین زنان تاریخ بودهاند. آنها با رنج و مصائب بسیاری روبرو شدند، اما هرگز ایمان به خدا را از دست ندادند. یادآوری صبر و استقامت زنان کربلا من را در غم از دست دادن جوانم در تصادف، دلداری میداد.
اما درباره نقطه ضعف باید بگویم به نظرمن مهم ترین نقطه ضعف زنان مسلمان در غرب این است که در برابر تبلیغات منفی، حرف خود را نمیزنند. بسیاری از مردم اینجا فکر میکنند که ما زنان مسلمان به اجبار مردان با حجابیم یا در خانه میمانیم و از بچهها مراقبت میکنیم؛ فکر میکنند اگر موقعیتی به دست بیاوریم از این شرایط فرار میکنیم و به عیش و نوش رو میآوریم. نقطه ضعف بسیاری از ما، از جمله خودم، این است که نمیتوانیم بگوییم: «من این کارها را به خاطر خدا انجام میدهم. او به من فرموده این طور لباس بپوشم. من خجالت نمیکشم که خودم را همسر و مادر معرفی کنم. برای زن کاری مهم تر از تربیت فرزند برای فهم و عمل به دین خدا وجود ندارد. مثلاً در مورد من نمیشود گفت که اجباری از جانب شوهرم وجود دارد، چون او اصلاً مسلمان نیست.» ولی متاسفانه این حرفها را نمیزنیم.
در حال حاضر به چه کاری مشغولید؟
من مدیر آموزش و منابع انسانی یک شرکت خدمات پرستاری هستم. کار ما تأمین نیروی انسانی برای خانههای سالمندان، آسایشگاهها و مهد کودکهای دولتی است. خوشبختانه مدیر این شرکت، مسلمان و شوهر یکی از دوستانم است. خوشحالم که میتوانم به راحتی در محل کار نماز بخوانم، زیرا در انگلیس همیشه به این راحتی میسر نمیشود. به علاوه میتوانم به دلخواه خودم لباس بپوشم و با حجاب باشم، که باز هم در همه جا مقدور نیست.
زنان غرب تا چه حد با زنان مسلمان و به ویژه زنان برجسته تاریخ اسلام آشنایی دارند؟
به نظر من اغلب زنان اینجا، با هیچ یک از زنان مشهور اسلام و حتی با حضرت مریم (س) آشنایی ندارند و وقتی میفهمند ایشان در دین اسلام از چه مقام والایی برخوردار است، واقعاً تعجب میکنند. آنها اسلام را تحت سلطهی مردان تصور میکنند و وقتی میفهمند حضرت فاطمه (س) چه خطبههایی ایراد کرده و نزد پدرشان حضرت محمد (ص) و همسرشان امیرالمؤمنین (ع) چه مقامی داشتهاند، تعجب میکنند. دربارهی سایر زنان مسلمان هم مطالب بسیاری را نمیدانند و متوجه نمیشوند. بیشتر زنان ما هنوز زنان مسلمان را تحت سلطهی مردان میبینند که به ازدواجهای اجباری تن میدهند، به اجبار روسری بر سر میکنند و همگی بی سواد هستند. در حال حاضر تمام دستگاههای تبلیغاتی غرب، زنان مسلمان را مانند خود اسلام، از دیدگاهی منفی معرفی میکنند. هرچند ما مسلمانان مجلات خانوادگی بسیار خوبی داریم، ولی بعید میدانم غیر مسلمانان آنها را مطالعه کنند. در مطبوعات عمده اینجا مطلب مثبتی دربارهی زنان مسلمان چاپ نمیشود.
به عنوان یک زن مسلمان غربی، چگونه بین خود و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نزدیکی ایجاد میکنید؟
سعی میکنم از جنبههای مختلف، فضایل ایشان را مد نظر قرار دهم. برای به یاد دیگران بودن، به خاطر میآورم که حضرت فاطمه علیها السلام بعضی روزها آشپزی و رفت و روب خانه را خودش انجام میداد تا کنیزش بتواند به کارهای خود برسد. در صدقه دادن و انفاق به دیگران، یادم از شبهای بسیاری میافتد که غذای اندک خود و خانوادهاش را به نیازمندان میداد. حجابش را به یاد میآورم و این که تنها بر سر کردن یک روسری کافی نیست، بلکه باید علت پوشیدن آن را بفهمیم و نیز «حجاب و عفت درونی» را درک کنیم؛ یعنی چشممان را از حرام بپوشیم و به چیزهایی مثل موسیقیهای آنچنانی، که از اشکالات آشکار این جامعه اینترنتزده است، گوش ندهیم.
آیا تا به حال به زیارت امام رضا علیهالسلام مشرف شدهاید؟
بله، در سال 2004 موفق شدم به ایران بیایم. تازه دو سال از مسلمان شدنم گذشته بود و فکر میکردم اولین سفر خارجی ام، سفر حج باشد. ولی یک شب خواب دیدم که در جایی ناشناخته هستم. در خواب دیدم زنان بسیاری دور حوضها و آبنماها نشستهاند که ناگهان چشمم به مردی افتاد که او هم آنجا نشسته بود و گویا غیر از من کسی او را نمیدید. از آن مرد پرسیدم بین این همه زن چه میکند و او جواب داد: « من متعلق به اینجا هستم». چند روز بود که میخواستم تعبیرش را از دوستانم بپرسم تا این که یکی از دوستانم پیشنهاد کرد با او به ایران بروم. من هم فرصت را غنیمت دانستم و عازم این سفر شدم. علاوه بر زیارت بی بی شهربانو، حضرت عبدالعظیم (ع)، حضرت معصومه (س)، مسجد جمکران و حرم امام خمینی (ره)، به زیارت امام رضا علیهالسلام مشرف شدم. البته هنوز هم تعبیر خوابم را نمیدانم، چون در بسیاری از حرمها، همان حوضها و آبنماها وجود داشت.
پیام شما به زنان مسلمان، به ویژه زنان ایرانی چیست؟
تلاش در راه کسب دانش را ادامه دهید و نقش مهمی را در حیات کشورتان بر عهده بگیرید. در کنار آن، از مهم ترین وظیفهی زندگی یعنی تربیت فرزندان و همسرداری غافل نشوید و به یاد داشته باشید که در تمامی این مراحل، ایمان خود را به اسلام و آموزههای آن حفظ کنید.
موضوعات مرتبط: