از پشت آن حایل چوبی سبز رنگ، صدای چکش و تیشه و جابهجا کردن خاک و سنگ میآمد. لابد آنها هم که در آن سو بودهاند، از این سو صدای گریه و ناله و دعا و توسل میشنیدهاند.
نزدیک دو ماه همه منتظر بودند تا پنجمین ضریح امام مهربان، آغوش خود را به روی زائران مشتاق و دردمند بگشاید و بوسهباران اهل ارادت را با نور باران دلهای آنان جبران کند. سرانجام 16 اسفند 1379 همزمان با عید سعید قربان، این افتخار را پیدا کرد که خود را در تاریخ به عنوان روز رونمایی از ضریح جدید امام رضا (ع) و بازگشایی روضهی منوره به روی زائران حضرت ثبت کند. حجتالاسلام و المسلمین «عباس مقدسیان»، مسئول کشیک پنجم خدام حرم رضوی، که از نزدیک شاهد عملیات جایگزینی و رونمایی از ضریح پنجم آقا بوده است، از خاطرات آن روزهای زیبا میگوید.
حریم قدس تو ای شهریار، محترم است
حاج آقا مقدسیان روی تشکچهای نشسته است و با دقت و حوصله از آغاز پیوند خود با داستان تعویض ضریح میگوید:
«بنده از آغاز عملیات تعویض ضریح مطهر به اتفاق حاج آقا راشد یزدی از سوی تولیت معظم آستان قدس رضوی به عنوان نمایندهی ایشان برای نظارت شبانهروزی بر رعایت حرمت حرم و قداست روضهی منورهی امام رضا (ع) در حین عملیات تعیین شدم. به این ترتیب که من و آقای راشد بهترتیب هر کدام 12 ساعت در کنار دیگر خدام و کارکنان حضور داشتیم. وظیفهی ما در این مدت حدوداً دو ماهه این بود که بر رعایت جهات شرعی و حفظ حرمت روضه نظارت داشته باشیم، مثلاً تأکید کنیم که همهی کارکنان در هنگام حضور در آن مکان با وضو باشند یا جز در موارد ضرورت، پشت به قبر مطهر امام رضا (ع) قرار نگیرند. در طول عملیات تعویض ضریح، غیر از مراسم افتتاح، مقام معظم رهبری 2 یا شاید 3 بار به زیارت مشرف شدند و از پیشرفت کار بازدید کردند. تولیت معظم آستان قدس رضوی حضرت آیتالله واعظ طبسی هم هر روز یا هر شب برای آگاهی از چگونگی پیشرفت کار به حرم مشرف میشدند.»
حفظ حرمت تکتک سلولهای قلب حرم هم حکایتی شنیدنی دارد:
«بعد از برداشتن ضریح قبلی، تمام اجزایی که باید از روضه خارج میشد، برای ما حکم اشیای متبرکه را داشت. به تأکید تولیت معظم، تمام اجزا مانند سنگها، قطعات ضریح و ... باید حتیالامکان به صورت سالم جدا میشدند و با حفظ قداست به موزه انتقال مییافتند.»
عید دیدار
وعدهی دیدار نزدیک است و همهی خادمان امام رئوف گویی در جهان دیگری هستند:
«شب آخر، کار بسیار فشرده شده بود و همهی کارکنان عملیات که پیش از آن در 3 شیفت 8 ساعته کار میکردند، در روضهی منوره حاضر شده و عملاً 24 ساعت مداوم کار کردند تا روضه را برای افتتاح آماده کنند. من سه-چهار روز آخر اصلاً به خانه نرفتم و 24 ساعته در اینجا بودم. شب آخر هم تا صبح بیدار بودم.»
حالا صبح عید قربان است و وقت آن رسیده که همه با طواف بر گرد ضریح، حج فقیرانهشان را کامل کنند:
«برای مراسم بازگشایی ضریح مطهر به دست مقام معظم رهبری، مقامات بلندپایهی کشوری و لشکری و نیز چهرههای علمی دعوت شده بودند. خبرنگاران صدا و سیما و سایر اصحاب رسانه هم آمده بودند تا این مراسم را به تمام کشور گزارش کنند. این پنجمین ضریحی بود که پس از شهادت امام رضا (ع) بر روی مضجع ایشان قرار میگرفت و تمام چشمها در سراسر ایران به این بود که ضریح رونمایی شود. آن روز پس از بستن تمام درهای ورودی به رواقها، مراسم از حدود ساعت 8 یا 9 صبح آغاز شد. مقام معظم رهبری از در پایین پا وارد شدند و سایر مسئولان هم به دنبال ایشان آمدند. آقا و دیگران زیارتنامه خواندند و روضهای خوانده شد. فضای معنوی خاصی بر محیط حاکم بود و تمام کسانی که در مراسم حضور داشتند، از حالت معنوی و عرفانی خاصی برخوردار شده بودند.»
باز کن دکان که وقت عاشقی است
همهی مردم ایران گرهی بر شبکههای این ضریح دارند؛ از اصفهانیها که استاد «فرشچیان»شان افتخار طراحی و استاد «خدادادزاده»شان توفیق قلمزنی ضریح را داشتهاند تا شیرازیها که استاد «کشتیآرا»شان خاتمکاری داخل ضریح را پرداخته است و همهی شیعیان ایران و جهان که حرم امام رضا (ع) را ملجأ درماندگان میدانند:
«مردم، چه زائرین و چه مجاورین، از مراسم افتتاح باخبر بودند و جمعیت بسیار انبوهی در صحنهای حرم مطهر موج میزد. همه منتظر بودند تا درها باز شود و خود را به ضریح جدید حضرت برسانند. سنت بزرگان ما این است که از باب تواضع، از سمت پایین پای مبارک امام رضا (ع) به حرم مشرف میشوند. آن روز هم قرار شد که اول، در پایین پا یعنی ورودی صحن آزادی به «دار السرور» باز شود. من افتخار داشتم که پس از پایان مراسم بازگشایی ضریح، اولین کسی باشم که در را به روی زائران مشتاق باز کنم. وقتی در باز شد، فشار جمعیت آنقدر زیاد بود که اگر خدام من را کنار نمیکشیدند، زیر دست و پا له میشدم! وقتی موج جمعیت وارد حرم شد، یک حالت روحی استثنایی به خود ما دست داد که نمیتوانستیم جلوی گریهمان را بگیریم. گریهها و احساسات و عشق و علاقهی مردم مثل این بود که کسی دو-سه ماه پدر مهربانش را ندیده باشد و حالا بخواهد به دیدار او برود. پس از چند لحظه تمام رواقهای دور ضریح مملو از جمعیت شد و دیگر جای سوزن انداختن نبود. در واقع یک اجتماع بینظیر کمّی و کیفی در اطراف ضریح مطهر به وجود آمد. کمّی از این جهت که زائران بسیاری در صحنها منتظر باز شدن درها بودند و کیفی از این بابت که هم مدتی روضه و ضریح را ندیده بودند و هم دوست داشتند ببینند ضریح جدید چه ویژگیهایی دارد. آن روز هم در زائران و هم در ما یک حالت استثنایی به وجود آمده بود. این تراکم جمعیت تا چند روز بعد هم ادامه داشت و زائر و مجاور، به زیارت حضرت مشرف میشدند.»
من کبوتر بقیعم
خاطرهی حاج آقا مقدسیان از توسلی در روضهی منوره، مجلس روضهی این گفتوگو میشود و این بیت را به یادم میآورد: «من کبوتر بقیعم، با تو خیلی فرق دارم/ جای گنبد سرمو به روی خاکا میذارم»:
«بعد از جمع شدن ضریح قبلی، کف روضهی منوره برداشته شده و قبر اصلی حضرت رضا (ع) در سرداب نمایان بود. این را هم بگویم که عظمت امام (ع) به ضریح و آینهکاری و ... نیست. وقتی که ضریح قبلی را برداشته بودند و ضریح جدید هنوز نصب نشده بود، گویا عظمت و جذبهی معنوی حضرت رضا (ع) را بیشتر احساس میکردیم. در شب شهادت امام صادق (ع) حدود ساعت 2 نیمهشب با دیدن آن صحنه، به یاد غربت قبور ویران ائمه بقیع افتادم و از یکی از ساداتی که آنجا کار میکرد و مداح بود، خواستم روضهای بخواند. دور قبر مطهر حلقه زدیم و مداح، روضهای خواند که در عمرم مانند آن را کمتر شنیده بودم. گویا در و دیوار به گریه آمده بودند. آن شب هنگام برپایی روضه، دو صحنه در برابر من - و به گمانم همهی ما - مجسم شده بود: یکی یاد غربت (بغضش میشکند و اشک میریزد) ائمهی بقیع و امام صادق (ع) ... و دیگری مراسم تدفین بدن مطهر امام رضا (ع) در همان مکان.»
آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان؟
نمیشود 55 روز بر گرد مضجع امام رضا (ع) طواف کرد و معجزه ندید:
«در مدت عملیات تعویض ضریح، برای جوانی که از صدا و سیما برای تهیهی گزارش آمده بود، اتفاقی افتاد که از معجزات امام رضاست. کابل پروژکتور روبهروی ضریح در اثر جابهجایی پاره شده و به پایهای آلومینیومی چسبیده بود. جوان تا دستش را به این پایه گذاشت، فریادی کشید، از جا کنده شد، بهشدت به زمین خورد و رنگش سفید شد. پزشکانی که به بالینش آمده بودند گفتند به احتمال 90 درصد جان باخته است. این قضیه حدود ساعت 2:30 نیمهشب اتفاق افتاد و هنوز اذان صبح نشده بود که دیدیم جوان، صحیح و سالم برگشت و گفت: «من بعد از ماجرا چیزی نفهمیدم. من را به دارالشفا برده بودند که ناگهان دیدم حالم خوب شده است.» خود دکترها هم اظهار تعجب کردند و معتقد بودند که شفا و برگشت این جوان فقط عنایت امام رضا (ع) بوده است. در مجموع میتوان گفت که پیشرفت کار در این مدت به گونهای بود که انسان احساس میکرد یک عنایت غیبی در کار است. آن همه کار و در آن فضای محدود، کمترین ضایعات را در بر داشت و کوچکترین صدمهای هم به کارکنان وارد نشد.»
زیارت عارفان
خادم محاسنسپید آقا از تشرف رهبر به محضر امام رضا (ع) میگوید:
«من تشرف آقا را زیاد دیدهام، ولی یک بار در طول اجرای عملیات که آقا مشرف شدند، ضریح قبلی برداشته و قطعات ضریح جدید هنوز نصب نشده بود. ایشان که هم از ذراری پیامبر (ص) هستند و هم عرفان و علاقهی ویژهای نسبت به همهی ائمه و بهخصوص حضرت رضا (ع) دارند، در آن نیمهشب حالت معنوی و عرفانی ویژهای داشتند، به گونهای که یک توجه خاص و برافروختگی ویژهای در چهرهی نورانی ایشان میدیدیم. آن شب ایشان بسیار منقلب بودند و پیدا بود که آن فضای ملکوتی قبر مطهر حضرت، ایشان را خیلی جذب کرده است.»
سلمان تو اگر نشدم ...
حاج آقا مقدسیان حرفهایش را با حکایت آن سلمانی نیشابوری پایان میدهد که امام رضا (ع) دستمزد خدمتش را با نگاهی دادند که ابزار کار سلمانی را به طلا تبدیل کرد، ولی او از آقا خواست که به جای آن، هنگام جان دادن به بالینش بیایند و کیمیای رأفت خودشان را ارزانیاش کنند. امام رضا (ع) هم در چشم به هم زدنی از مرو به نیشابور رفتند تا وعدهشان را عملی کنند: «این عنوانهای مسئول و خادم و خبرنگار و ... همه کشک است. اگر خود آقا نظر عنایتی نکند، «خسر الدنیا و الآخره»ایم.»
قالیچهی کف آسانسور آسایشگاه هم همان حرفهای حاج آقا را تکرار میکند که همهی اجزای منتسب به امام رضا (ع) را باید بزرگ داشت و حرمتشان را حفظ کرد. اینجا حتی کفشهای من - که لحظاتی مهمان خدام امام رضا (ع) بودهام - قدر و قیمت پیدا میکنند، تا آنجا که میبینم واکسخورده و مرتب، روی پیشخوان کفشداری آسایشگاه به انتظارم نشستهاند.
با دیدن دوبارهی گنبد طلا و پنجرهفولاد، یاد سلمانی خوشبخت و بامعرفت نیشابور در دلم زنده میشود:
صد بار اگر به دست کریمش طمع کنیم
باز از کرم نگاه رئوفانه میکند
سلمان تو اگر نشدم، چاره کن شوم
سلمانىات که موى تو را شانه مىکند
اى حاجتم نگاه تو یا ثامنالحجج
ماییم در پناه تو یا ثامنالحجج (محمود ژولیده)
پ.ن.
این نوشته در روزنامه قدس
گزارش تصویری از عملیات تعویض ضریح
موضوعات مرتبط:
برچسبها: مناسبتها