سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر حرم
 
خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ

گرایش به اسلام در غرب به جریانی قوی و پرشتاب تبدیل شده است. جالب این که تبلیغات ضد اسلامی غرب، نه تنها این جریان را از رونق نینداخته، بلکه به آن شدت بخشیده است. استرالیا از جمله مناطقی است که موج اسلام‌گرایی در آن به‌شدت جریان دارد. در این نوشتار، خبرنگار روزنامه «ساندی تایمز» به میان تازه‌مسلمانان منطقه غرب استرالیا رفته است تا علت گرایش آنها را به اسلام جویا شود.

وقتی «اکسل کرمر» هنگام نماز با موتورسیکلت خود به مسجد «ریورویل» می‌رود، مسلمانان حاضر تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند. این مدیر شرکت 50 ساله می‌گوید: «اولین بار که به این مسجد آمدم، همه من را به چشم بیگانه نگاه می‌کردند. آنها کسی را می‌دیدند که با کاپشن چرم سوار بر موتور به طرف مسجد می‌آید، پس از توقف کاپشن چرم را از تن بیرون می‌آورد و با لباس اسلامی وارد مسجد می‌شود. حالا آنها من را می‌شناسند و وقتی صدای موتورم را نمی‌شنوند، دلشان برایم تنگ می‌شود.»

«کرمر» که بعد از مسلمان شدن نام «محمد» را برای خود برگزیده است، یکی از صدها تازه‌مسلمان ساکن غرب استرالیاست که در همین چند سال اخیر به این دین درآمده‌اند. این در حالی است که پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر، تبلیغات منفی علیه اسلام شدت بیشتری گرفته است.

تازه‌مسلمانان منطقه‌ی غرب استرالیا، جمعیت خود را حدود 200 نفر عنوان می‌کنند. در این ناحیه همچنین 20 هزار مسلمان از بیش از 70 کشور از مناطق مختلف مانند خاورمیانه، آفریقا، آسیا و شرق اروپا زندگی می‌کنند.

بنابر اعلام مرکز آمار استرالیا، تعداد مسلمانان در سرتاسر این کشور، بین سال‌های 1996 و 2001، حدود 40 درصد افزایش یافته است که دلیل عمده‌ی آن را مهاجرت مسلمانان تشکیل می‌دهد.

تازه‌مسلمانان می‌گویند که در اسلام نسبت به مسیحیت، پاسخ‌های روشن‌تری برای پرسش‌های معنوی خود یافته‌اند، در بین مسلمانان همدلی و ارتباط روحی قوی‌تری می‌بینند و قوانین اسلام را برای زندگی، کاربردی می‌دانند.

«کرمر» که پیش از این کاتولیک بوده است درباره ویژگی‌های اسلام چنین می‌گوید: «در اسلام برای هر چیزی، راهنما و احکام و آدابی وجود دارد؛ بنابراین مسلمانان در یافتن گزینه‌ی درست در هر موردی، مشکلی ندارند.» او می‌افزاید: «یکی از تفاوت‌های عمده‌ی اسلام با مسیحیت این است که در اسلام سلسله‌مراتب روحانی مثل کشیش، اسقف و پاپ وجود ندارد. مسلمان در نماز به امام‌جماعت اقتدا می‌کند، اما او نماینده‌ی خدا نیست. مسلمان می‌تواند مستقیماً با خدا صحبت کند و این، کارها را بسیار راحت‌تر می‌کند». «کرمر» احکامی مانند خمس را نیز از جاذبه‌های اسلام می‌داند.

تازه‌مسلمانان،جاری و ساری بودن اسلام در لحظه‌لحظه‌ی زندگی، و نه فقط در روزهای یکشنبه، را نیز از عوامل گرایش خود به این دین ذکر می‌کنند، چون اسلام اخلاق را در همه‌ی حوزه‌ها، از جمله سیاست و کسب‌وکار، دخالت می‌دهد. «کرمر» رعایت اخلاق را به‌ویژه در این دو زمینه بسیار ضروری می‌داند.

تازه‌مسلمانی دیگر، که 22 سال پیش از آلمان به استرالیا مهاجرت کرده است، همسر مسلمان اندونزیایی‌اش را عامل گرایش خود به اسلام می‌داند که 7 سال پیش در جاکارتا جرقه‌ی مسلمان شدن را در دل او زده است. اما «کرمر» می‌گوید که پیش از ازدواج پس از سال‌ها تحقیق درباره ادیان مختلف به اسلام علاقه‌مند شده است.

در زبان انگلیسی برای پذیرش دینی دیگر از واژه‌ی convert استفاده می‌کنند که به معنای «تغییر دین» است. اما جالب این‌که مسلمانان بر خلاف ما، برای تازه‌مسلمانان کلمه‌ی revert را به کار می‌برند که به معنای «بازگشت به دین» است، چون اعتقاد دارند که همه‌ی انسان‌ها مسلمان به دنیا می‌آیند.

«نیکول بانکس»، 36 ساله و مادر دو فرزند می‌گوید که زنان غیرمسلمان در صورت ازدواج با مرد مسلمان، مجبور به پذیرش اسلام نیستند، ضمن این‌که برخلاف فرهنگ غرب، زنان مسلمان پس از ازدواج با همان نام خانوادگی قبلی خود شناخته می‌شوند.

«نیکول» که پیش از این پیرو فرقه‌ی مسیحیت آنگلیکان بوده، در سال 1999 یعنی دو سال پس از ازدواج با همسر مصری‌اش مسلمان شده است. او در سفری به خاورمیانه با دیدن وجوه مختلف دین اسلام مانند تأکید بر نهاد خانواده و احترام به بزرگ‌ترها، به این دین علاقه‌مند شده است.

وی می‌گوید: «مثلاً مسلمانان معمولاً پدر و مادرشان را به خانه‌ی سالمندان نمی‌فرستند و از والدین در خانه‌ی خود و در کنار فرزندان خود مراقبت می‌کنند. در خانواده‌های مسلمان، مادر به کارهای خانه می‌رسد و مادربزرگ از بچه‌ها مراقبت می‌کند، در حالی که اینجا ممکن است هفته به هفته پدر و مادرت را نبینی.»

«نیکول بانکس» می‌افزاید: «در بین مسلمانان وقتی کسی مریض می‌شود، همسایه‌ها به عیادتش می‌روند و برایش غذا می‌برند. وقتی زنی بچه‌دار می‌شود، اطرافیان به کمکش می‌شتابند و به کارهای خانه‌اش می‌رسند. جای این صمیمیت در جامعه استرالیا به‌شدت خالی است.»

این بانوی تازه‌مسلمان از اسلام آموخته است که فقط مادی فکر نکند و در برابر نعمت‌های خدا، مثل سلامتی، شکرگزار باشد. او درباره‌ی زندگی سابقش می‌گوید: «قبل از مسلمان شدن، 6 روز در هفته و روزی 10 ساعت کار می‌کردم. مشروبات الکلی مصرف می‌کردم، روزی یک بسته سیگار می‌کشیدم و خیلی به پارتی می‌رفتم. ولی حالا روزهای من به مراقبت از بچه‌ها و کمک به سایر مسلمانان می‌گذرد. در کنار این‌ها، دو روز در هفته به کلاس‌های آموزش قرآن، زبان عربی و مسائل دینی می‌روم.»

خانواده‌ی خانم «بانکس» از مسلمان شدن او بسیار نگران شده بودند، اما او می‌گوید پس از مسلمان شدن بسیار با والدین و سایر اعضای خانواده‌اش صمیمی‌تر شده است. او گاهی به خاطر اعتراض مردم به داشتن حجاب در خیابان با مشکل مواجه شده است، اما واکنش اکثر مردم از سر کنجکاوی بوده است. او می‌گوید: «مردم باید حساب اسلام را از تروریسم جدا کنند، چون قتل و آزار افراد بی‌گناه، به‌ویژه زنان، کودکان و سالمندان در قرآن ممنوع اعلام شده است.»

«ماریه»، بانوی 62 ساله‌ی استرالیایی، در ماه فوریه‌ی همین امسال، پس از خواندن کتاب‌هایی در رد الوهیت حضرت مسیح، از آیین کاتولیک دست برداشته و مسلمان شده است. او نظر اسلام درباره‌ی مسیح، یعنی پیامبریِ او را بیشتر می‌پسندد و می‌گوید: «از فضای خانواده‌ی بزرگ اسلامی بسیار خوشم می‌آید. ما همدیگر را برادر و خواهر صدا می‌زنیم و این القاب را از ته دل می‌گوییم.» او می‌افزاید: «هر روز پنج بار و نه هفته‌ای یک بار، زانو زدن در برابر خدا و گفتگو با او هم خیلی برایم جالب است. ما نماز را لطف می‌دانیم، نه وظیفه.»

«جرمی مردیت»، آموزگار 33 ساله‌ی زبان انگلیسی هم با دیدن صمیمت مسلمانان و نیز احکام عمیق اسلام در سال 2003 در جاکارتا مسلمان شده است. او می‌گوید: «انسان همیشه به دنبال آزادی است، ولی در حقیقت می‌خواهد از بایدها و نبایدها آگاه شود. انسان نیازمند قانون و راهکار است، چیزی می‌خواهد که به آن اعتقاد داشته باشد و از آن پیروی کند. در اسلام، هر چیزی احکام و آداب مخصوص به خود را دارد: غذا خوردن، دستشویی رفتن، ازدواج، قرض دادن و...» او می‌گوید: «نباید اسلام را با افراط‌گرایی قاطی کرد. این حرف احمقانه مثل این است که بگوییم چون هیتلر مسیحی بود، همه‌ی مسیحیان عاشق آدم‌کشی هستند.»

«الیزا عایشه» جوان 26 ساله‌ی استرالیایی، 4 سال پیش قبل از ازدواج با همسر پاکستانی‌اش به دین اسلام مشرف شده است. او که اکنون با مادر کاتولیک و همسر مسلمانش زندگی می‌کند، چنین می‌گوید: «از 13 سالگی تحقیق درباره‌ی ادیان مختلف را شروع کردم، چون هیچ‌گاه مسیحیت روحم را ارضا نمی‌کرد. از صراحت اسلام خوشم آمد.» او می‌افزاید: «من با دیگر تازه‌مسلمانان هم برخورد کرده‌ام و آنها هم چنین دلایلی را ذکر می‌کنند. آنها می‌خواهند هدف زندگی‌شان را بدانند.»

«پیتر روزنگرن»، یکی از نویسندگان روزنامه‌ی کاتولیک The Record گرایش مردم استرالیا را به اسلام، مایه‌ی شگفتی نمی‌داند و می‌گوید: «علت این گرایش، پدیده‌ی عمده‌ای است که در 40 سال اخیر در مناطقی چون آمریکا، استرالیا و اروپا به‌شدت در حال گسترش است و آن را «جداکردن دین از زندگی» می‌نامیم. اما انسان فطرتاً علاقه‌مند به مذهب است. وقتی اعتقاد به خدا در جامعه‌ای ضعیف شود، مردم باز هم به دنبال معنای زندگی می‌گردند: از کجا آمده‌ام؟ به کجا می‌روم؟ هدف زندگی من چیست؟» وی با این‌که یک کاتولیک معتقد است، حرکت خلاف جهت جریان تازه‌مسلمانان و اصل قراردادن خدا در زندگی آنها را می‌ستاید.




موضوعات مرتبط:

به‌تاریخ یکشنبه 86/1/26 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان لوگوی دوستان لوگوی دوستان
نگاه‌های دیگر



بالای صفحه



اینجا خانۀ خودتان است. کبوتر حرم