سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر حرم
 
خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ


چه بگویم وقتی‌که هر بار به زیارتتان می‌آیم، زیارت جامعه‌ی کبیره در گوش دلم زمزمه می‌کند «بِکُم فَتَحَ اللهُ»؟ خداوند هستِ هستی را به‌واسطه‌ی گُل روی شما آغاز کرد. وقتی‌که خدا همه‌چیز را به‌طفیل وجود شما آغاز کرده است، چگونه سال خورشیدی‌ام را جز در پرتو خورشید خراسان آغاز کنم؟

می‌گویند سالت را با هرچه شروع کنی، تا آخر سال سرگرم همان می‌مانی. حالا هوای سالی سراسر زیارت، من را شب تحویل سال به مشهد کشانده است.

در این مهمانی چندروزه، دل گشت‌وگذار هم می‌خواهد، ولی نگذارید که جاذبه‌های زمینی ما را از هوای حرم غافل کند. خودتان خوب می‌دانید که شهر رؤیایی من در همین صحن‌ها و رواق‌ها خلاصه می‌شود. به این پدیده‌ها بگویید مشهد مال زیارت است. همین روضه‌ی منوّره، سرزمین موج‌های آبی است که از چشم زائران می‌جوشد. الماس شرق، این گنبد طلاست. هرکه در هوای خراسان زیست، خاور قلبش مَطلع شمس‌الشموس خواهد شد. دنیا از وسوسه‌های فریبنده پر و ما خالیِ یک جرعه زیارت. 

اذن دخول

«اَللّهُمَّ اِنّی وَقَفتُ عَلَی بابٍ مِن اَبوابِ بُیُوتِ نَبِیِّکَ»؛ بر درگاه خانه‌ی پیامبرت ایستاده‌ام خدایا! خانه‌ی پیامبرت در همسایگی خانه‌ی توست. هم‌ارزی زیارت امام رضا(ع) با هفتاد و بلکه صدها و هزاران حج، چه زیبا تفسیر می‌شود در این طلیعه‌ی زیارت! ایستاده‌ام رخصت بگیرم برای ورود. خسته از زنده‌بادها و مرده‌بادهای دنیایی، آمده‌ام فریاد بزنم زنده باد امام زنده‌ای که حال‌وروزم را می‌بیند و حرفم را می‌شنود! آمده‌ام دل خوش کنم به جواب سلامی که یقین دارم می‌دهید. رخصت می‌خواهم پا به حرم بگذارم، از خدا و رسولش و از آقایی که فرمانش را به‌روی چشم باید گذاشت و فرشتگانی که در این بارگاه بابرکت دست‌برسینه و گوش‌به‌فرمان امامشان ایستاده‌اند.

زیارت پیش روی مبارک

اصلاً زیارت یعنی دیدار گل رویتان، اما پیش روی شما ایستادن با این روی سیاه و دل دورو پررویی است. با چه رویی رو در رویتان زیارت‌نامه بخوانم بعد از شکستن آن‌همه قول‌وقرار تحویل سال قبل؟ اگر آن «اُدخُلوها بِسَلامٍ آمِنینَ» بر پیشانی درب طلای روضه‌ی منوّره خوش‌آمدم نمی‌گفت و آرامم نمی‌کرد، روی ایستادن پیش روی مبارکتان را نداشتم.

در چندقدمی ضریح، پیش روی مبارک، یا هرجای حرم، و اصلاً هرجای عالم، روی دل به روی مبارک حضرت، باید برای زدودن زنگار از این دل روسیاه، بر یک‌یک شما چهارده نور پاک صلوات فرستاد، «صَلَوةً لا یَقوَى عَلَى اِحصائِها غَیرُکَ»؛ صلواتی که جز خود خدا کسی از پس شمارش آن برنیاید.

و همین‌جا باید از خدا بخواهم که محض گل روی شما، خیر دنیا و آخرت را نصیبم کند و شرّ دنیا و آخرت را از تن و جانم بزداید: «فَارْزُقنى بِهِم خَیرَ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ، وَ اصْرِف عَنّى بِهِم شَرَّ الدُّنیا و الآخِرَةِ.»

زیارت بالای سر مبارک

بالای سر مبارکتان می‌نشینم، به امید روزی که بر بالینم بنشینید و سکرات موت را به نگاه عنایتتان از جانم دور کنید.

زیارت بالای سر مبارکتان چه‌قدر بوی زیارت وارث می‌دهد، زیارت بالای سر مبارک اباعبدالله‌الحسین(ع)؛ بالای سری که نیست! بالای سری که بالای نیزه است!

اگر میسر شود، خود را به ضریح مى‌چسبانم و مى‌گویم: «اَللّهُمَّ اِلَیکَ صَمَدتُ مِن اَرضى، وَ قَطَعتُ الْبِلادَ رَجاءَ رَحمَتِکَ...»؛ از راه دور آمده‌ام خدایا! به امید رحمت تو شهرها را زیر پا گذاشته‌ام. نومیدم نکن و دست‌خالی برم نگردان. «بِاَبى اَنتَ وَ اُمّى یا مَولاىَ...»؛ پدر و مادرم فدایت آقا جان! به زیارتت آمده‌ام و به حرمت پناه آورده‌ام از دست بدنفْسی‌های خودم. شفاعتم کن.

در دل نیت می‌کنم و در خیال، دست راست را بلند مى‌کنم و دست چپ را بر قبر مطهر مى‌گشایم. این اوج اظهار محبت است که باید آن را با ابراز برائت از دشمنانتان بیامیزم: «اَللّهُمَّ الْعَنِ الَّذینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَکَ، وَ اتَّهَمُوا نَبیَّکَ، وَ جَحَدُوا بِآیاتِکَ، وَ سَخِرُوا بِاِمامِکَ، وَ حَمَلُوا النّاسَ عَلَی اَکتافِ آلِ مُحَمَّدٍ...»

زیارت پایین پای مبارک

چه احساس پابوسی به آدم دست می‌دهد در این زیارت پایین پای مبارک! ایستاده به ادب، یا نشسته به تفکر، یا تکیه به دیواری، یا سر بر شانه‌ی آن حایل شیشه‌ای، بر روح و جسم شما صلوات می‌فرستم و آنها را نفرین می‌کنم که با دست و زبان، شما را زهر نوشاندند.

دعای بعد از زیارت

بعد از آن نماز مزین به یس و الرحمن در بالای سر مبارکتان، حالا وقت غوطه خوردن در دریای استغفار است: «رَبِّ اِنّى اَستَغفِرُکَ اسْتِغفارَ حَیاءٍ، وَ اَستَغفِرُکَ اسْتِغفارَ رَجاءٍ، وَ اَستَغفِرُکَ اسْتِغفارَ اِنابَةٍ، وَ اَستَغفِرُکَ اسْتِغفارَ رَغبَةٍ، وَ اَستَغفِرُکَ اسْتِغفارَ رَهبَةٍ، وَ اَستَغفِرُکَ استِغفارَ طاعَةٍ...» 

*****

در دلم هفت سین چیده‌ام در آستانه‌ی شب هفت مادرتان. سالمان این بار در شب جمعه نو می‌شود، شب زیارتی اباعبدالله‌الحسین(ع). لابد اگر حاج رضا انصاریان در میانمان بود، یادی از کربلا می‌کرد پس از آن نوای آشنای صلوات خاصه‌ی حضرتتان:

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ موسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی

اَلاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ

وَ حُجَّتِکَ عَلَی مَن فَوقَ الاَرضِ

وَ مَن تَحتَ الثَّرَی

الصِّدّیقِ الشَّهیدِ

صَلَوةً کَثیرَةً تامَّةً ... زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً ... مُتَرادِفَةً

کَاَفضَلِ ما صَلَّیتَ عَلَی اَحَدٍ ... مِن اَولِیائِکَ.

*****

امشب، لحظه‌ی تحویل سال نو روی عدد آسمانی شما تنظیم شده است. بگذار این چند دقیقه‌ی مانده تا تحویل سال را دعا کنم:

خدایا! به عمر عتیق صحن انقلاب، انقلابمان را اسلامی نگه دار.

به چراغانی شادی‌بخش صحن آزادی، آزادی مظلومان جهان را امضا کن.

به سنگ‌فرش صحن جمهوری، جمهوری اسلامی و رهبرمان را حفظ فرما.

به مهربانی صحن گوهرشاد، گوهر شادی را در این سرزمین، نایاب مپسند.

به صفای صحن کوثر، ما را در دنیا و آخرت جرعه‌نوش کوثر بخواه.

به برکت صحن غدیر، ما را قدردان و پیام‌رسان غدیر قرار ده.

به جماعت‌های باشکوه صحن جامع، قلب ما را جامع جمیع معرفت‌ها قرار بده.

به طراوت بهارانه‌ی دارالحجة، بهار ظهور حجتمان را برسان.

به نواهای ملکوتی دارالحفاظ، قرآن را حافظ ما و ما را حافظ قرآن قرار بده.

به آینه‌های دارالسیادة، امسال را سال سیادت اسلام و مسلمین بخواه.

به روشنای دارالسعادة، سعادت دنیا و آخرت را در پناه این آقا نصیب همه‌ی ما بفرما.

به صمیمیت دارالرحمة، رحمت خاصه‌ی خود را از ما دریغ نکن.

به جان دارالسُرور،دوران سرور و فرج آل محمد(ص) را به ما بنمایان.

به درگاه دارالشُکر، ما را شکرگزار نعمت همسایگی امام رضا(ع) قرار ده.

به پنجره‌ی توسل دارالاجابة، دعای دردمندان اجابت فرما.

به ولوله‌ی دارالولایة، ما را با ولایت زنده بدار و بمیران و محشور فرما.

به روضه‌های رواق امام خمینی(ره)، روح امام راحلمان را با اجداد طاهرش محشور فرما.

به صفا و تازگی دارالمرحمة، رأفتت را از مجرای امام رئوف به همه‌ی ما مرحمت فرما.

ساعت هشت و بیست‌وهفت دقیقه و هفت ثانیه. خادمان درگاهتان بر بالای صحن انقلاب گوش‌به‌زنگ ایستاده‌اند تا لحظاتی پس از تحویل سال و تغییر حال، صدای نقاره‌ی نوروزی را به گوش دنیا برسانند. حالا این دل و این شما و این هم آغاز سال یک‌هزار و سیصد و نود و سه‌ی هجری شمس جمالتان:

یا مُقَلِّبَ الْقُلوبِ وَ الاَبصارِ؛ یا مُدَبِّرَ اللَّیلِ وَ النَّهار؛ یا مُحَوِّلَ الْحَولِ وَ الاَحوالِ؛ حَوِّل حالَنا اِلَی اَحسَنِ الْحالِ.




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: مناسبت‌ها
به‌تاریخ پنج شنبه 92/12/29 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان لوگوی دوستان لوگوی دوستان
نگاه‌های دیگر



بالای صفحه



اینجا خانۀ خودتان است. کبوتر حرم