درددلهای سوپآشام به گوش هرکس نرسیده باشد، به گوش امیرالمؤمنین(ع) رسیده بود، چون وقتی بعد از مراسم احیای شب بیستویکم برای تعیین پاس به آسایشگاه رفتیم، ژتونهای سحری منتظر بودند تا نوکران حضرت را پس از یک سال، بر سر سفرهی مهمانسرا بنشانند.
در دلم به حضرت عرض کردم: «این که زور پدرتان امیرالمؤمنین(ع) بود؛ تا ببینیم زور خودتان چقدر است!»
موضوعات مرتبط:
برچسبها: خاطرات خدمت