کبوتر حرم
 
خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ


درددل‌های سوپ‌آشام به گوش هرکس نرسیده باشد، به گوش امیرالمؤمنین(ع) رسیده بود، چون وقتی بعد از مراسم احیای شب بیست‌ویکم برای تعیین پاس به آسایشگاه رفتیم، ژتون‌های سحری منتظر بودند تا نوکران حضرت را پس از یک سال، بر سر سفره‌ی مهمان‌سرا بنشانند.

در دلم به حضرت عرض کردم: «این که زور پدرتان امیرالمؤمنین(ع) بود؛ تا ببینیم زور خودتان چقدر است!»




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: خاطرات خدمت
به‌تاریخ سه شنبه 93/5/14 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان لوگوی دوستان لوگوی دوستان
نگاه‌های دیگر



بالای صفحه



اینجا خانۀ خودتان است. کبوتر حرم