گفتم غیرتیاش کنم تا شاید هم خودش عقبتر برود و هم دخترش که مرز تکلیف را حداقل دو-سه سالی رد کرده بود، مرزش را با من رعایت کند. چند ساعت مانده به تحویل سال 1394، بست شیخ حر عاملی(ره) را برای نماز مغربوعشا بسته بودیم و ملت، بیتوجه به خواهشهای مکرر ما، همچنان فشار فیزیکی و روانی وارد میکردند که از سد عبور کنند.
- حاجآقا! لطف کنید عقبتر وایستید. بهخدا این دخترخانوم شما به من نامحرمه ها!
- کی گفته نامحرمه؟ مثل خواهرت میمونه!
موضوعات مرتبط:
برچسبها: خاطرات خدمت