سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر حرم
 
خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ


«از امام رضا بخواه که من را باز هم به زیارتش بطلبد.» این آخرین جمله‌ی «صدیقه جمیله فرقان»، تازه‌مسلمان آمریکایی مقیم ایران، بود در اولین مصاحبه‌ای که با او داشتم.

یک سال بعد، دست روزگار ما را در قم به هم رساند: من به‌بهانه‌ی دانشگاه و او به‌شوق زیارت. دم رفتن، ظرفی یک‌بارمصرف به دستم داد پر از شام پرملاط دست‌پخت خودش.

*****

- بچه‌ها بیایْن براتون شام آمریکایی آوردم!

سیدمهدی، هم‌خوابگاهی‌ام، اولین لقمه را که خورد، گفت: «چقدر بوی مشهد می‌ده!»

بوی مشهد؟! یاد شکلات‌های متبرکی افتادم که هنوز ته جیبم داشتم و به صدیقه فرقان داده بودم. یادم آمد که می‌گفت قصد دارد در ماه رجب به زیارت امام‌رضا(ع) برود.




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: خاطرات خدمت
به‌تاریخ دوشنبه 94/6/23 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان لوگوی دوستان لوگوی دوستان
نگاه‌های دیگر



بالای صفحه



اینجا خانۀ خودتان است. کبوتر حرم