سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر حرم
 
خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ

در حرم امام رضا علیه‏ السلام، هر از گاهی مراسمی هست به نام «سفره» برای دسته‏بندی و شمارش نذوراتی که زائرا داخل ضریح میندازن. یه بار توفیق شد که توی این مراسم شرکت کنم؛ دور یه میز بزرگ نشستیم و پول‏ها رو گونی گونی می‏آوردن و جلومون می‏ریختن. برای من فضای خیلی قشنگی بود که چند بار اشکمو سرازیر کرد: توده‏ای از انواع سکه و اسکناس ایرانی و خارجی، به علاوه‏ی نامه‏هایی که زوّار دردمند امام مهربون برای آقاشون نوشته بودن. توی این انبوه پول‏، از تراول چند صد هزار تومنی تا سکه‏ی پنج تومنی و حتی بلیت واحد مشهد (که این‏جا حکم پول خورد رو داره) به چشم می‏خورد. اما جالب این‏جا بود که هیچ کدوم از ما نمی‏دونست پشت این پول‏ها، چه نیت‏هایی خوابیده؛ معلوم نبود کدوم دل‏شکسته ای اون سکه‏ی پنج تومنی رو توی ضریح انداخته. این‏جا خبری از شاه و گدا نبود و فقط نیت افراد ارزش نذرشونو معین می‏کرد. احساس می‏کردم دم در اون اتاق، تابلویی زده و نوشته: «ورود کلیه‏ی افراد ممنوع» این‏جا فقط نیت‏ها رو راه می‏دن و چه بسا که یه سکه‏ی بی‏مقدار از یه دل شکسته قبول بشه و مبلغ کلان منی که با غرور و منّت توی ضریح پول میندازم، قبول نشه!




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: خاطرات خدمت
به‌تاریخ یکشنبه 87/4/9 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان لوگوی دوستان لوگوی دوستان
نگاه‌های دیگر



بالای صفحه



اینجا خانۀ خودتان است. کبوتر حرم