در پرورش من عملاً هیچ حرفی از دین در میان نبود. بیآنکه دلیلش را بدانم، من را غسل تعمید دادند و به دین مسیحیت درآوردند، به نظرم بهخاطر اینکه در خانوادهی ما این شتری بود که درِ خانهی همه میخوابید ...
تا اینکه یک روز قرآن را برداشتم و باز کردم و ناگهان این آیه را در برابر چشمانم دیدم: «اگر فرشتگان را بر آنها بفرستیم و مردگان را بر آنها برانگیزیم، باز هم ایمان نخواهند آورد مگر به خواست خدا ...» (انعام:111) ...
یک بار نامهای به خدا نوشتم و آن را پشت شوفاژ اتاقم مخفی کردم؛ به این خیال که خدا، اگر وجود داشته باشد، میآید، آن را برمیدارد و دعاهایم را مستجاب میکند. اما فردا، نامهام از جایش تکان نخورده بود ...
یک روز در سایتی برخی پیشگوییهای علمی قرآن را میخواندم که به آیات 37 و 38 سورهی «الرحمن» رسیدم ... این آیه از نابودی منظومهی شمسی ما سخن میگوید. ذیل آن هم لینکی به سازمان فضایی آمریکا (ناسا) به چشم میخورد. نمیدانستم آن صفحه چه مطلبی دارد، ولی وقتی روی آن کلیک کردم چیزی دیدم که زبانم را بند آورد و اشک در چشمانم حلقه زد. حالا ـ اگر باز هم شکی باقی مانده بود ـ دیگر یقین کردم که اسلام دین حقیقی خداوند است ... دنبالم بیا ...
موضوعات مرتبط:
برچسبها: تازهمسلمانان