سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر حرم
 
خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ

در حق عسل جفاست اگر آن را بچشی و لذت چشیدنش را به دیگران نچشانی. نه این‏که بخواهم سرزمینی را به عسل تشبیه کنم که مرگ در کام سرداران بی‏سرش از عسل شیرین‏تر است؛ می‏خواهم جرعه‏ای از لذت این زیارت فراموش‏نشدنی را در کام شما هم بریزم تا دلتان بیش از این که هست، هوایی کربلا شود و پای عزمتان محکم‏تر. شک ندارم که به لطف کشش حسین علیه السلام، بعد از خواندن این سفرنامه، دل از دست می‏دهید و مثل همه‏ی هم‏سفران من دم می‏گیرید که: دلم برا حرمت پر می‏زنه ... دنبالم بیا ...


موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: گوناگون

به‌تاریخ شنبه 87/6/16 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
سلام
ایرانسلی های عزیز! برای دریافت حدیث از طریق پیامک
اینجا رو کلیک کنید.


موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: گوناگون
به‌تاریخ یکشنبه 87/2/1 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه

به سرم زد مدل موهایم را عوض کنم؛ نه از سر جوانی و پاکیزگی، یا آراستگی و تنوع طلبی. قصه چیز دیگری بود. ما از آن دسته جوان های دانشجو بودیم که، خواسته یا ناخواسته، مهر «حزب اللّهی» به پیشانی مان خورده بود، آن هم بیشتر از روی تیپ ظاهر: ریش و مدل موی معمولی و پیراهن روی شلوار و ... به هر حال، من جزو این دسته قرار گرفته بودم. البته در راستای هماهنگی با این ظاهر، فعالیت هایی هم می کردیم. اما گاهی به نظر می آمد این ظاهر، مانعی است برای ارتباط برقرار کردن با دیگران و یک جورهایی عوض این که جذب کند، دفع می کند. با خودم می گفتم: «سر تا پا شده ایم دافعه. از نظر فکری که «بنیادگرا»ییم، ظاهرمان هم که این است. خوب کی رغبت می کند طرفمان بیاید؟» تا این که جلوی آینه راه چاره را یافتم: «مدل موهایم را عوض می کنم، قربة الی الله! بگذار یک بار هم برای خدا، دل خودمان را بی خیال شویم. ممکن است بروبچ هم تکه و طعنه بیایند؛ اشکالی ندارد، به جان می خریم. این هم جهاد است دیگر!» همین طور هم شد. اکثر رفقا بی واکنش نماندند، البته نه از نوع تندش. آنهایی هم که به زبان نیاوردند، از چشم هایشان می بارید: «فلانی! تو دیگر چرا؟ از شما بعید بود!...» اما جالب این که این تغییر ظاهر، نتیجه ای در پی نداشت، یا حداقل چندان که باید، جذب و محبوبیتی به بار نیاورد. البته هنوز امیدوار بودم...

*****

خودم را رساندم بالای «کوهسنگی»، که به خاطر بر سر گذاشتن تاجی از شهدای گمنام، حالا «جبل النور»ش هم می گویند. رفتم سر قبر شهدا، ملت هم از زائر و مجاور، بالا می آمدند. سر قبر شهیدی نشسته بودم که سایه ی حضور دو نفر دیگر را هم حس کردم. اهمیتی ندادم و مشغول فاتحه خواندن خودم شدم. تا این که سؤال یکی از آن دو نفر، چرتم را پاره کرد. دختر کوچولوی مو خرگوشی پرسید: «برای چی آمده ایم اینجا، مامان؟» مامان مانتویی که طرّه ی بیرون زده ی موهای طلایی، یا شاید رنگ کرده اش، توی چشم می زد، گفت: «این ها رفته اند به خاطر ما با آدم های بد جنگیده اند و شهید شده اند. آمده ایم ازشان تشکر کنیم.» حسابی خورد توی برجکم! یک آن به خودم آمدم: «خاک بر سرت! این ها جذب می کنند نه تو! ریخت و قیافه عوض کردن نمی خواهد؛ اگر راست می گویی خودت را عوض کن. خودت را فدا کن؛ فدای همین هایی که ظاهرشان را نمی پسندی و از باطنشان خبر نداری.»

*****

بر و بچه های حزب الله لبنان، مشکل بزرگ و قدیمی افراد و احزاب و گروه ها و تشکل ها، یعنی بحران «جذب و مجبوبیت»، را خیلی ساده حل کرده اند. مردم لبنان، از مسیحی و مسلمان و برهنه و باحجاب، «حزب الله» را دوست دارند. تازه، فقط صحبت لبنان هم نیست.

می گویید نه؟ بروید توی جستجوی اخبار «یاهو»، اسم «سید حسن نصرالله» را وارد کنید و عکس های خبری مربوط به او را ببینید. ببینید که - بر خلاف غالب تصاویر موجود در رسانه های خودمان - پوسترهای این سید دوست داشتنی فقط در دست ریشوها و چفیه به دوش ها و مقنعه لبنانی به سرها نیست. ببینید که چه تیپ هایی قربان صدقه ی سید می روند.

نیازی به تحلیل های سیاسی آنچنانی نیست؛ حزب اللّهی های لبنان آن قدر خوبند که نمی شود دوستشان نداشت. لزومی هم نمی بینند که برای «جذب»، ظاهرشان را با همه هماهنگ کنند. اصلاً روی ظاهر، این قدر تعصب کور ندارند. همین ها «بنیادگرا» هم هستند. به جای خودش دست به خشونت هم می زنند، اما در مقابل کی؟

نیازی به تحلیل های سیاسی آنچنانی نیست؛ همراهان «محمّد رسول الله» با کفار سرسختند و در میان خودشان با رحم و مهربانی.

نیازی به تحلیل های سیاسی آنچنانی نیست؛ قرآن را باز کن، سوره ی مریم، آیه ی 96: «انّ الذین امنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودّا: کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام می دهند، خداوند رحمان محبتشان را در دل ها قرار می دهد.» دقت کن! «ایمان» و «عمل صالح» هر دو با هم. «سید حسن نصرالله» با این دو بال پرواز می کند. سخت افزار و نرم افزارش هر دو درست است. نه کمیت اعتقادش لنگ می زند نه پای عملش. خدا هم مزدش را داده است، و مزد اعوان و انصارش را هم.

نیازی به تحلیل های سیاسی آنچنانی نیست؛ مگر در زیارت «امین الله» از خدا نمی خواهی که «محبة لصفوة اولیائک» و پشت سرش «محبوبة فی ارضک و سمائک» شوی؟ چه اشکالی دارد خدا این دعا را در حق «سید» و یارانش مستجاب کرده باشد؟

*****

«سید حسن نصرالله» دوستدار بندگان برگزیده خدا، از معصومین گرفته تا خمینی و خامنه ای است، و دوست داشتنی در زمین و آسمان خدا...




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: گوناگون
به‌تاریخ سه شنبه 85/11/24 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه

بی‌تردید مهم‌ترین شناسه انقلاب اسلامی ایران، شخصیت عظیم امام خمینی (رضوان‌الله علیه) است و نام امام و انقلاب در همه جای جهان به هم گره خورده است. این شخصیت از چنان عظمتی برخوردار است که چهره‌های برجسته سیاسی و مذهبی جهان لب به اعتراف گشوده و وجوه متعدد شخصیت امام خمینی(ره) را ستوده‌اند.«شیخ احمد دیدات» یکی از بزرگان عرصه تبلیغ در جهان اسلام است. این مبلغ صاحب نام اهل سنت که چند سال پیش به رحمت ایزدی پیوست، بعد از سفری که در سال 1982 میلادی، سال‌های آغازین انقلاب اسلامی به ایران داشت، در جمع مسلمانان آفریقای جنوبی به بازگویی خاطرات خود از این سفر و به ویژه دیدار با امام خمینی (ره) پرداخته است.موضوع اصلی این سخنرانی، وحدت میان شیعه و سنی است که شیخ احمد دیدات با بررسی شبهات و شایعاتی که درباره شیعیان مطرح می‌شود، به آنها پاسخ می‌دهد. آن چه در این نوشتار می‌خوانید، ترجمه بخش‌هایی از آن سخنرانی است که بیشتر با حال و هوای دهه فجر و سالروز ورود امام راحل به میهن اسلامی‌مان ارتباط دارد. این مقاله در روزنامه ی خراسان، مورخه‌ی 12 بهمن 1385 چاپ شده است.  دنبالم بیا...


موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: گوناگون

به‌تاریخ سه شنبه 85/11/24 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه

انقلاب اسلامی ایران همان گونه که برای ملت ایران نور امید و استقلال را به ارمغان آورده، در خارج از این سرزمین نیز دل های بسیاری را به خود جذب کرده است، چنان که شمار زیادی از مسلمانان و مظلومان جهان، این انقلاب را از خود دانسته و احساس تعلق خاطر خاصی به آن دارند و حتی به سبب همین احساس نزدیکی، مطالباتی را از انقلاب اسلامی ایران مطرح می کنند. در این میان، تازه مسلمانان نگاهی ویژه به پدیده انقلاب اسلامی ایران دارند و بسیاری از آنان، این حرکت را عامل مستقیم یا غیرمستقیم گرایش خود به اسلام عنوان می کنند.

دکتر علی وایت استاد خاورمیانه و علوم سیاسی دانشگاه غرب سیدنی، یکی از این تازه مسلمانان است که در گفتگوی اینترنتی که با او داشتم، به بررسی پدیده انقلاب اسلامی پرداخته است. دکتر وایت، مسئول هماهنگی تشکلی به نام «مسلمانان طرفدار صلح» در استرالیاست. این مصاحبه در روزنامه ی خراسان، مورخه ی 23 بهمن 1385 چاپ شده است.  دنبالم بیا ...


موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: گوناگون

به‌تاریخ سه شنبه 85/11/24 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه

خارج از دستور

با عجله خود را به صحن هدایت حرم مطهر امام رضا علیه السلام می رسانم که قرار است همایش «فقیه پارسا»، نکوداشت حضرت آیت ا... میرزا علی فلسفی (ره)، در آنجا برگزار شود. در صحن، پوستر همایش نظرم را جلب می کندکه به عکسی زیبا و روحانی از آن عالم ربانی مزین شده است. همان تصویر با آدم حرف می زند و شاید سرّ «النّظر الی وجه العالم عبادة» همین تأثیرگذاری است که از قالب دیدار چهره به چهره هم فراتر می رود. دنبالم بیا ...


موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: گوناگون

به‌تاریخ یکشنبه 85/11/22 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه

بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام!
نمی‌دونم دقیقاً می‌خوام تو این وبلاگ چی بنویسم، ولی سعی می‌کنم دل‌نوشته‌هایی از حرم
امام رضا علیه‌السلام و مطالب خودم در روزنامه‌ی خراسان رو این‌جا بذارم.
این محفل رو متعلق به خودتون بدونید. 




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: گوناگون
به‌تاریخ یکشنبه 85/11/22 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان لوگوی دوستان لوگوی دوستان
نگاه‌های دیگر



بالای صفحه



اینجا خانۀ خودتان است. کبوتر حرم