سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر حرم
 
خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ


نگاه ها به امام نبود، وگرنه وقتی که سپیده احرام در مسجد «شجره» با نیت «عمره مفرده» بر دوش «زینت دوش نبی (ص)» می نشست، یکی باید می پرسید: چرا؟ مگر قرار نیست امام ما امسال هم میزبان حج باشد؟

نگاه ها به امام نبود، وگرنه هر کس که خطبه امام حسین (ع) در آن شب به گوشش خورده بود، باید می پرسید که چرا امام بعد از سلام و صلوات، بی درنگ از مرگ یاد می کند: «مرگ همچون گردن بند دختران، آویزه گردن فرزندان آدم است. و من، چنان که یعقوب (ع) مشتاق دیدار یوسف (ع) بود، مشتاق دیدار گذشتگان خویشم.»

نگاه ها به امام نبود، وگرنه چرا آن شب کسی از شنیدن روضه خوانی حسین (ع) برای خود، جگرش آتش نگرفت: «گویا می‏ بینم که گرگ های بیابان، بین «نواویس» و «کربلا» بند بند پیکرم را از هم جدا می‏ کنند و شکم ‏های گرسنه و کیسه‏ های خالی خود را پر می‏ سازند ... ما اهل بیت به رضای خدا خشنودیم و بر بلای او صبر می‏ کنیم.»

نگاه ها به امام نبود، وگرنه چرا هیچ کس نشنید که حسین (ع) دارد فریاد می زند «هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله»: «هـر کس که آماده جانبازى در راه ماست و شوق دیدار الهى دارد، با ما روانه شود که من - ان شاء الله - صبح حرکت خواهم کرد.»

و صبح آن شب، روز «ترویه» بود؛ روز هشتم ذی الحجه که حاجیان از مکه روانه «منی» می شوند. و «ترویه» یعنی آب برداشتن و ذخیره کردن، که حاحیان از مکه برای خود آب بر می دارند تا در صحرای منی به تشنگی مبتلا نشوند. شاید این حُسن انتخاب حسین (ع) بود که آغاز سفر کربلا را در این روز قرار داد؛ یعنی آب بردارید که مقصد کربلاست. یعنی عباسم! خودت را برای سقایی آماده کن.

و روزه ترویه فضیلت بسیار دارد، تا شاید یاد عطش کودکان کربلا، نگاهمان را متوجه امام کند و غسل این روز، غسل شهادت حسین (ع) را در یادمان زنده نگه دارد.

حاجیان را گفت: آنجا کعبه عریان می‌شود
در طواف کعبه آنجا جسمتان جان می‌شود

حج منم، چشمانتان را وا کنید ای حاجیان
کعبه بی‌من از شما مردم گریزان می‌شود

استطاعت هر که دارد می‌شود ملحق به من
هر که نامرد است پشت کعبه پنهان می‌شود

گفت: در ذی‌‌الحجه امسال شوری دیگر است
گفت:‌ در ماه محرّم عید قربان می‌شود

آمد و در کربلا با آشنایان خیمه زد
گفت با یاران که: فردا ظهر طوفان می‌شود

گفت با یاران که: فردا خطبه ناخوانده‌ای
گرم از نهج‌البلاغه باز عنوان می‌شود

خطبه خواهد خواند فردا خواهرم بی‌ذوالفقار
گفت: فردا کاخ ظلم از ریشه ویران می‌شود

آمد و افتاد چشم حر به چشم روشنش
مشکل حر با نگاهی گرم آسان می‌شود

حاجی از کاروان وامانده‌ای گرد حسین
یک شبه می‌گردد و در کعبه مهمان می‌شود

آمد و در کربلا حج را نمایش داد و رفت
آن نمایش همچنان بی‌پرده اکران می‌شود!
 
(مرتضی امیری اسفندقه)




موضوعات مرتبط:

به‌تاریخ جمعه 90/8/13 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان لوگوی دوستان لوگوی دوستان
نگاه‌های دیگر



بالای صفحه



اینجا خانۀ خودتان است. کبوتر حرم