سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر حرم
 
خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ

رشید بن عیسی

وقتی بالاخره در پایان مصاحبه خودم را راضی می‌کنم که از مذهبش بپرسم، با خنده پاسخ می‌دهد: «از این شیعه‌تر هم می‌توان بود؟» بیراه نمی‌گوید. او آن‌قدر از محبت و معرفت امام علی (ع) سرشار است که در لابه‌لای موضوعات دیگر هم به ذکر علی (ع) گریز می‌زند. تبار الجزایری دارد، اما بزرگ‌شده‌ی فرانسه است. آلمانی و انگلیسی هم می‌داند و فارسی را هم به‌سختی و دست و پاشکسته صحبت می‌کند. پروفسور «رشید بن عیسی»، دارای دکتری فلسفه سیاسی از پاریس و درجات متعدد علمی دیگر مانند فوق لیسانس علوم سیاسی، فوق لیسانس تاریخ و ... مهمان مؤسسه «حیات طیبه» مشهد است که همان جا به دیدارش می‌روم و پای صحبت‌های شنیدنی‌اش می‌نشینم تا پس از چند ساعت صحبت نفس‌گیر به زبان فارسی، حالا به قول خودش «با خیال راحت، به زبان انگلیسی از عقاید درونی»اش بگوید.  

باید بمیرید تا علی (ع) زنده بماند 

مصاحبه درباره‌ی غدیر هنوز آغاز نشده است و این‌ها حرف‌هایی است که از میان صحبت‌های دیگرش می‌توان بیرون کشید:

«بخ بخ لک یا علی، اصبحت مولای و مولا کل مؤمن و مؤمنة» این حرف را عمر زده است. چرا ما قبول نمی‌کنیم؟ «مولا» از «اولی» می‌آید، یعنی کسی که بر ما اولویت دارد: «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم» اختیار پیامبر بر مؤمنین از خود آنها بیشتر است. یعنی ما باید آمادگی داشته باشیم که جانمان را در راه او فدا کنیم. حال پیامبر (ص) می‌گوید: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» هر کس که من این اولویت را بر او دارم، علی (ع) هم این اولویت را دارد و شما باید به خاطر علی (ع) جان خود را فدا کنید. شما باید در صورت نیاز، جان خود را برای حفظ علی (ع) به خطر بیندازید، چون او «اولی» است. شما باید در صورت نیاز بمیرید تا او زنده بماند. این حدیث در منابع سنی آمده است. 

دروازه‌ی شهر علم

دکتر «رشید بن عیسی» در بخش دیگری از سخنانش می‌گوید: «همه‌ی عقاید شیعه را می‌توان در منابع سنی یافت. اصل حرف شیعه، ولایت علی (ع) است و این‌که بعد از پیامبر (ص)، بهترین گزینه کیست. پیامبر (ص) فرمود: «انا مدینة العلم و علی بابها». یکی از محدثان سنی مراکشی درباره‌ی این حدیث کتابی نوشته است. این را هم داخل پرانتز بگویم که ما در شمال آفریقا از کلمه‌ی شیعه و سنی استفاده نمی‌کنیم و فقط کلمه‌ی مسلمان را به کار می‌بریم، ولی بسیار به شیعه نزدیک هستیم. این عالم مراکشی کتابی به نام «اثبات الملک العلی بأنّ باب مدینة العلم علی» نوشته است که معنای عنوانش چنین می‌شود: «اثبات خدا بر این‌که علی (ع) دروازه شهر علم است.» او این کتاب را هفتاد سال پیش، قبل از انقلاب اسلامی ایران نوشته و نمی‌توان گفت که این کار را برای خوشایند ایران انجام داده است. این عالم با محدثان وهابی مانند «البانی» و دیگران مبارزه می‌کرد و کتاب‌های زیادی در اصلاح انحرافات نوشته است.» 

هارونی برای پیامبر (ص)

بعد از آن همه «علی، علی» شنیدن از «بن عیسی»، تازه وارد بحث غدیر می‌شویم: 

با همه‌ی این حرف‌ها، بعضی می‌گویند که معنی «مولا» در حدیث غدیر، «دوست» و «محبوب» است ...

«اولی منک» در زبان عربی یعنی «قبل از تو» یا به عبارت بهتر، «مقدم بر تو». از طرفی بر اساس روایات، پیامبر (ص) در غدیر خم بین 80 تا 120 هزار نفر را نگه داشت و خطبه خواند. می‌توان قبول کرد که پیامبر (ص) 100 هزار مسلمان را در نقطه‌ای متوقف کند و فقط بگوید «من محبوب شما هستم»؟ پیامبر (ص) محبوب ماست یا صاحب اختیار ما؟ رسول خدا (ص) در جای دیگر فرموده است که علی (ع) همان جایگاهی را دارد که من دارم، جز این‌که او نبی نیست. «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» به هیچ وجه نمی‌توان برداشت دیگری از این جمله کرد. خدا در قرآن می‌فرماید: «النبی «اولی» بالمؤمنین من انفسهم». حالا پیامبر (ص) در غدیر فقط می‌خواهد بگوید من محبوب شما هستم؟ یا آقا و صاحب اختیار شما؟ معنای دوست و محبوب اصلاً با عقل جور درنمی‌آید. پیامبر (ص) می‌خواهد بگوید علی (ص) برای شما همان جایگاهی را دارد که من دارم. چنان که در حدیث «منزلت» هم می‌فرماید: «الا ترید أن تکون منی بمنزلة هرون من موسی الا أنّه لا نبی بعدی» نمی‌خواهی نسبت به من همان جایگاه هارون نسبت به موسی را داشته باشی، جز این‌که بعد از من پیامبری نخواهد آمد؟ اما جایگاه هارون نسبت به موسی چه بود؟ قرآن پاسخ می‌دهد که حضرت موسی (ع) از خدا خواست: «ربّ اشرح لی صدری ... واجعل لی «وزیرا» من اهلی؛ هرون اخی» برادرم هارون را «وزیر» من قرار بده. پیامبر (ص) هم علی (ع) را برادر خود خوانده است و حالا او را به عنوان وزیر و جانشین معرفی می‌کند. نمی‌توان از حدیث غدیر برداشت دیگری کرد. حدیث غدیر، تفسیر حدیث منزلت است. وقتی حضرت موسی (ع) خواست برای دریافت الواح تورات به میقات خدا برود، به برادرش هارون فرمود: «اخلفنی فی قومی» در میان قومم، «خلیفه» و «جانشین» من باش. وقتی حضرت موسی (ع) برگشت و دید که مردم به پرستش گوساله مشغول شده اند، هارون را مؤاخذه کرد، یعنی هارون مسئولیت هدایت آنها را بر عهده داشته است. علی (ع) هم نسبت به رسول خدا (ص) همین جایگاه را دارد. متن حدیث غدیر کاملاً روشن است و حتی از نظر قواعد زبان عربی هم نمی‌توان تفسیر دیگری از آن را قبول کرد. 

هیچ مسلمانی نمی‌تواند غدیر را انکار کند

اما «بن عیسی» که به شدت طرفدار وحدت مسلمانان است، چگونه می‌تواند وحدت را با اعتقادات خود یک‌جا داشته باشد: 

با توجه به همه‌ی این اختلاف نظرها، شهید مطهری معتقد است که غدیر و کتاب «الغدیر» می‌تواند مایه‌ی وحدت مسلمانان شود. به نظر شما چنین چیزی چگونه ممکن است؟

شهید مطهری، مجاهد و متفکر بزرگی است. آشنایی من با کتاب «الغدیر» هم اکتشاف بزرگی بود. اما متأسفانه این اثر ارزشمند در میان اهل سنت ناشناخته مانده است. البته خورشید همیشه پشت ابر نمی‌ماند. ممکن است آشکار شدن حقیقت به تأخیر بیفتد، اما این تأخیر خیلی طول نخواهد کشید. یکی از علمای مراکش به نام «شیخ منتصر الکتّانی»، استاد دانشگاه «المدینه»، کتابی با عنوان «معجم فقه السلف، عترة و صحابة و تابعیا» در عربستان به چاپ رسانده و برای اولین بار، عترت را به عنوان منبعی مستقل برای فقه اسلامی به رسمیت شناخته است. او در صفحه‌ی اول این کتاب، از انتشارات دانشگاه المدینه، حدیث غدیر را از منابع سنی نقل می‌کند و آن را حدیثی معتبر می‌خواند. بنابراین شهید مطهری درست می‌گوید که «الغدیر» می‌تواند باعث وحدت مسلمانان شود، چون هیچ مسلمانی نمی‌تواند غدیر را انکار کند. پیامبر (ص) که مردم را مسخره نمی‌کند که بیایید 100 هزار نفر در اینجا جمع شوید که من بگویم علی (ع) را دوست دارم! این اصلاً منطقی نیست. اصلاً معنی این آیه چیست: «یا ایّها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته ...» این آیه در اواخر عمر پیامبر (ص) نازل شده است و مربوط به اوایل اسلام نیست. یعنی اگر این پیام را به مردم نرسانی، همه‌ی تلاش‌های 23 ساله‌ات به هدر خواهد رفت. پس باید قضیه بالاتر از این حرف‌ها باشد. بنابراین شهید مطهری، که همه‌ی حرف‌هایش عقلانی و معنوی است، در این مورد هم درست می‌گوید. 

درباره‌ی این مرد چه می‌توان گفت؟

حالا دوست دارم از احساس درونی «بن عیسی» نسبت به مولایش بدانم. آهی می‌کشد و چند بار می‌گوید «امام علی، امام علی» و بعد، ادامه می‌دهد: «درباره‌ی امام علی (ع) چه می‌توان گفت.» بعد از مکثی چند ثانیه‌ای، می‌گوید: «اسدالله الغالب علی بن ابی‌طالب» و به فارسی می‌افزاید: «شیر خدا». و ادامه می‌دهد: «شنیده‌اید که «لا فتی الا علی»؛ «فتی» از «فتوت» می‌آید و فتوت یعنی دارا بودن همه‌ی کمالات انسانی. فقیری به در خانه‌ی حضرت آمد و درخواست غذا کرد. امام علی (ع) از حضرت فاطمه (س) پرسیدند: «یا فاطمة هل لک شیء؟» چیزی در خانه داریم؟ حضرت زهرا (س) فرمودند: «ما لنا الا هذه الحریرة و لیس لنا غیرها» جز همین حریره چیزی نداریم. بچه‌ها گرسنه‌اند. حضرت علی (ع) فرمودند: «آثریه بها» همان را به او بده. و آیه‌ی «و یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصة» در همین جا نازل شد. درباره‌ی این مرد چه می‌توان گفت؟ این معنی «ایثار» است، یعنی ترجیح دادن «دیگران»، که کلمه‌ی other (دیگر) در انگلیسی و هم‌خانواده‌هایش در دیگر زبان‌های اروپایی از همین «ایثار» گرفته شده است.»

رشید بن عیسی باز تکرار می‌کند: «درباره‌ی علی (ع) چه می‌توان گفت؟ شافعی در شعر خود، پس از شهادت به خدا و پیغمبر و ابوبکر و عمر، شهادت می‌دهد که «و أنّ علیاً فضله متخصّص»؛ علی (ع) دارای فضایل خاص و منحصر به فرد است.»

این نکته‌ی «بن عیسی» هم شنیدنی است: «ما در الجزایر فقط برای دو اسم، کلمه «سیدی» Sidi را به کار می‌بریم که همان «سیّد» است؛ «سیدی علی» و «سیدی احمد». علی (ع)، «علی» است، یعنی برتر و بالاتر و کلمه‌ی «الیت elite» - به معنای نخبه و برگزیده - از «عِلیا»ی عربی گرفته شده است. علی (ع)، «الیت» اسلام است.» 

علی جویم، علی گویم

گفت‌وگو تمام شده است که دکتر «رشید بن عیسی» ناگهان از من می‌خواهد که این را هم در ذیل احساسش نسبت به امام علی (ع) بنویسم. به فارسی می‌گوید: «علی جویم، علی گویم» و می‌افزاید: «این را در یکی از قوالی‌های «نصرت فاتح علی خان» پاکستانی در پاریس شنیدم. دو هزار نفر در سالن بودند که شاید فقط ده مسلمان در میانشان بود. اما بقیه هم با چنان احترام خاصی گوش می‌کردند و در پایان از جا برخاستند و تشویق کردند که گویی مسلمانند.» و باز تکرار می‌کند: «علی جویم، علی گویم».

این نوشته در روزنامه قدس




موضوعات مرتبط:

به‌تاریخ سه شنبه 90/8/24 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان لوگوی دوستان لوگوی دوستان
نگاه‌های دیگر



بالای صفحه



اینجا خانۀ خودتان است. کبوتر حرم