جا انداختن کلمهی «قلمزنی» در صحبتهای یک مسئول، این خبر را برای اصحاب رسانه و مردم به ارمغان میآورد که: «کار ساخت ضریح جدید سیدالشهداء (ع) در قم پایان یافت». با زمینهی این خبر، راهی آشیانهی آل محمد (ص) میشوم تا حال و هوای ضریح زیبای اباعبدالله (ع) را برای محرم امسال سوغات بیاورم.
زیارت از پشت در
پشت در مدرسهی علمیهی معصومیه، محل کارگاه ساخت ضریح مطهر امام حسین (ع)، تابلویی به این مضمون میبینم که «به دلیل مسائل فنی، زیارت ضریح مطهر تا اطلاع ثانوی برای شیفتگان اباعبدالله (ع) میسر نیست». یک خانوادهی افغانی مقیم استرالیا برای زیارت آمدهاند که با پاسخ منفی نگهبان روبهرو میشوند: «شرمندهام؛ برای من مسئولیت دارد.» زائران بامعرفت، ادب میکنند و مقاومتی به خرج نمیدهند، ولی مطمئنم که زیارتشان قبول شده است. «حاج ممد»، که بعداً میفهمم نام خانوادگیاش «معماریان» است، با شرمندگی میگوید: «اگر اجازه بدهم بیایند، برای من مسئولیت دارد. از طرفی دلم نمیآید کسی را ناامید برگردانم.» سفرهی کرامت سیدالشهداء (ع) آنقدر گسترده است که هر کسی بر سر آن برای خود رزقی مییابد. از من که به بهانهی این گزارش، به زیارت این ضریح روحافزا مشرف میشوم، تا سربازان مستقر برای حفاظت از کارگاه که روزی چند بار به دیدار ضریح یار نائل میشوند و شیرینترین خاطرات سربازی را در عالم با خود به همراه خواهند برد.
ششگوشهای در قم
در میانهی اذان مغرب، با هماهنگی «محمود پارچهباف»، مدیر پروژهی ساخت ضریح امام حسین(ع)، وارد شبستان مدرسهی علمیهی معصومیه میشوم. سلام نماز، به شوق و هیجانم برای بوسه بر ضریح، پایان میدهد. بوسهباران اشکافشان ضریح در یک طواف کامل، ششگوشهای را مهمان چشمانم میکند که توفیق طراحی آن، مثل ضریح امام رضا (ع)، باز هم نصیب استاد «محمود فرشچیان» شده است. استاد گاه به گاه برای نظارت بر ساخت ضریح، زائر قم میشود و همین چند هفته پیش هم به کارگاه ساخت ضریح سر زده است. بالای سر ضریح مبارک، 4 محراب و پیش رو و پشت سر، هر یک 5 محراب دارد که در مجموع و بدون محاسبهی قسمت پایین پا، که مثل ضریح کوچکتری به بدنهی اصلی چسبیده است، 14 محراب را تشکیل میدهند. ضریح از نظر رعایت جهت قبله، دقیقاً مثل خود حرم سیدالشهداء (ع) نصب شده است و همین، حال و هوای حرم حسینی را بیشتر در دل زنده میکند.
زیارت در پایین پا
قرار این گزارش دو-سه بار بالا و پایین شده است تا سرانجام، دیدار ضریح یار در شب جمعه، شب زیارتی امام حسین (ع)، روزیام شود. در فرورفتگی پایین پا، وعدهگاه روضههای علی اکبر (ع) و همان جا که گوشههای پنجم و ششم ضریح را تشکیل میدهد، رو به قبله مینشینم و زیارت عاشورا را زمزمه میکنم. چکش هنرمندان هم با هر صدای تق و تق، همراه من بر حسین (ع سلام م یدهند. دارم آخرین قطرات اشک زیارت عاشورا را میافشانم که «حاج ممد» پتویی میآورد و با شرمندگی میگوید: «روی زمین ننشینید، حاج آقا!» هقهقام اوج میگیرد وقتی به یاد بدن برهنهی ارباب میافتم که سه روز بر خاک کربلا بیکفن مانده بود و زمزمه میکنم:
زینت دوش نبی! روی زمین جای تو نیست
خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست
حاج ممد لطف میکند و چای روضه را هم میآورد. چیزی نمانده به نزدیکان پیامک بفرستم که «تا به حال در کنار ضریح سیدالشهداء (ع) چای خوردهاید؟!»
قمیها زرنگی کردند
در پشت سر ضریح مبارک، بر روی بنری بزرگ، توصیههای مراجع عظام دربارهی ساخت ضریح جدید به چشم میخورد. از فرمایش آقا که «قمیها زرنگی کردند و گل سرسبد را چیدند» تا تأکید آیتالله سیستانی که «دیگران هم درخواست انجام این کار را داشتند، ولی ما نخواستیم به آنها واگذار کنیم» و «خوشحالیم که این کار به دست ایرانیها انجام میشود». فرمایش آیتالله بهجت (ره) هم چشمنواز است که «اگر بدانید هر چه آن خسرو کند، شیرین بود» و توصیهی ایشان و نیز آیتالله سیستانی که «ششگوشه بودن ضریح، به خاطر وجود قبر مطهر علی اکبر (ع)، حفظ شود». آیتالله صافی گلپایگانی هم ساخت ضریح جدید امام حسین (ع) را «صدقهی جاریه» خوانده است.
این ضریح منحصر به فرد است
گویا قرار بوده است که این شب جمعه در کنار ضریح مطهر، تنها به زیارت اباعبدالله (ع) بگذرد، چون مشغلههای کاری مدیر پروژه، قرار ما را به فردا موکول میکند.
ظهر روز جمعه، تازه از زبان آقای پارچهباف میشنوم که منظور آن برادر مسئول، اتمام عملیات قلمزنی ضریح جدید، و نه پایان کل کار، بوده است. پارچهباف به دلیل پیش آمدن همین خطای لفظی و نیز معذوریتهای اداری و ساختاری، از قبول مصاحبه عذر میخواهد، اما اجازه میدهد از مصاحبههای قبلیاش در این گزارش استفاده کنیم. آقای پارچهباف، توضیح دربارهی تاریخچهی ساخت ضریح جدید و چگونگی محول شدن آن به قم و ... را به سایت ضریح مطهر حواله میدهد که البته در سایت، چیزی در این باره پیدا نمیکنم!
مدیر پروژهی ساخت ضریح امام حسین(ع) دربارهی ویژگیهای ضریح جدید میگوید: «اگر چه گروه سازندهی ما، همان گروه سازندهی ضریح مطهر امام رضا (ع) است، ولی چون ضریح سیدالشهداء (ع) مشابه قبلی نداشته و منحصر به فرد است، نمیتوان از تجارب قبلی چندان استفاده کرد. تکتک گلها و شاخ و برگهای این ضریح دارای معانی و مفاهیم متعالی است که در کنار خوشنویسی هنرمند نامآشنای این عرصه یعنی استاد «حسینی موحد»، به تکامل میرسد و روح مشتاق زائر را به خاکبوسی آستان حضرت اباعبدالله (ع) فرا میخواند. تا آنجا که من اطلاع دارم، در هیچ یک از ضریحهای معصومین (ع) تا این حد از هنر خطاطی استفاده نشده است.»
هر که دارد هوس کربوبلا، بسم الله
بخش اعظم کار ساخت ضریح مطهر امام حسین (ع) به پایان رسیده است، اما برای ادامهی کار و نیز از آنجا که به گفتهی آقای پارچهباف، «پروژهی ساخت ضریح شهدای کربلا هم توسط تولیت حرم حسینی» به همین مجموعه واگذار شده است، شیفتگان اباعبدالله (ع) همچنان میتوانند از طریق حساب سیبای بانک ملی ایران به شماره 0106225536002 نام خود را در دفتر خادمان حضرت به ثبت برسانند. نشانی «قم-صندوق پستی 194-37155» نیز به دریافت کمکهای غیر نقدی، از جمله طلا، اختصاص داده شده است. شرکت پست جمهوری اسلامی ایران، طلای اهدایی را به صورت رایگان بیمه میکند و ستاد ساخت ضریح مبارک، وصول آن را از طریق تلفن به اطلاع اهدا کننده میرساند.
پارچهباف در همین زمینه توضیحی را میافزاید: «بنا به پیشنهاد حضرت آیتالله جوادی آملی که جزو اولین متبرعین طلا به ضریح مطهر بودند، هیأت امناء تصویب کرد که تا زمان تأمین نشدن برآورد اولیهی طلای مورد نیاز ضریح مطهر، همان طلاهای اهدایی، عیناً در کار استفاده شود. برآورد اولیهی ما 120 کیلوگرم طلای 18 عیار بود که این میزان به طور کامل اهدا شده است. بنابراین، به عزیزانی که قصد اهدای طلا دارند اعلام میکنیم که طلای اهدایی، فروخته شده و بهای آن صرف ساخت ضریح مطهر خواهد شد.»
مدیر پروژهی ساخت ضریح امام حسین(ع) همچنین وعده میدهد که «پس از تکمیل نهایی ضریح مطهر و قبل از اعزام آن به کربلا، از طریق صدا و سیما و دیگر رسانهها، مردم را برای زیارت این ضریح دعوت خواهیم کرد و مدت زمان مناسبی را به این کار اختصاص خواهیم داد».
دست خالی؟!
اگر چه برای یک خبرنگار، مصاحبه نگرفتن آن هم پس از طی این همه راه، مساوی با دست خالی برگشتن است، اما توفیق زیارت حضرت فاطمهی معصومه (س) و گریه با زیارت عاشورا در پایین پا و زیارت وارث در بالای سر ضریحی که قرار است بهزودی کربلایی شود، همهی این دلگیریها را از بین میبرد.
پیش از آن که از شبستان مدرسهی معصومیه بیرون بیایم، آخرین درد دلها را هم با ضریح یار زمزمه میکنم: در کنار تو، با دلی شکسته نمازم را شکسته خواندم. تا کی دیدارها در کربلا تازه شود و باز هم در کنارت بایستم؛ در کنار تو که میتوان نماز را تمام خواند. خداحافظ، که درد این جدایی را باید فقط به شبکههای ضریح امام رضا (ع) گره زد.
موضوعات مرتبط: