سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر حرم
 
خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ


دیوار رواق دارالولایة، روبه‌روی پنجره‌ای که به ضریح چشم باز می‌کند و در دو طرف پیشانی‌اش نوشته «فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی/ که جز ولای توام هیچ نیست دستاویز»، تکیه‌گاهم شده بود برای آخرین زیارت‌نامه‌ی خادمانه‌ای که در سال 1392 می‌خواندم. هرچند آخرین کشیک امسال، عملاً روز 29 اسفند و هم‌زمان با تحویل سال خواهد بود، اما حال‌وهوای وداعیه‌ی آخرین کشیک موظفی سال با غم ایام فاطمیه در هم آمیخته بود تا زیارت امین‌الله را برایم اشکبارتر کند.

تکه‌ای از جملات آخر زیارت‌نامه، روضه‌ی فاطمیه را بر دلم آوار کرد: «وَاشْغَلهُم عَن اَذانا»؛ خدایا! دشمنانِ ما را از آزارمان باز بدار.

ما از دشمنان آزارها دیده‌ایم! مادرمان از دشمنان آزارها دیده است!




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: خاطرات خدمت
به‌تاریخ پنج شنبه 92/12/29 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان لوگوی دوستان لوگوی دوستان
نگاه‌های دیگر



بالای صفحه



اینجا خانۀ خودتان است. کبوتر حرم