دلم گرفته بود از این زمستان دلگیر، که با برف و سوز سرمایش نمیگذارد چشم ما نوکران به دیدار زائران دورونزدیک آقایمان روشن شود؛ که نمیگذارد با دیدن زائران بیشتر در صحنهای حرم امام رضا علیهالسلام، مثل همیشه احساس نوکری کنیم؛ که نمیگذارد زائران دردمند، درددلهای نگفتنی خود را به محضر امامشان بیاورند.
دلم گرفته بود؛ اما پایم که به داخل رواقها رسید، دیدم آغوش گرم امام رئوف، زائران بسیاری را در خود جای داده است. دیدم که نمیشود صحنوسرای خلوت آقا را نشان بیاعتنایی و بیوفایی شیعیان به امامشان دانست؛ دیدم که آغوش گرم امام(ع) همیشه بهروی شیعیان گشوده است؛ بگذار چشم دشمنان کوردل، کور شود از این عزت جاودان امامت.
در همین حالوهوا:
پ.ن. عکسهای بیشتر از بارش برف در حرم آفتاب را اینجا ببینید.
موضوعات مرتبط:
برچسبها: خاطرات خدمت