سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر حرم
 
خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ

عکس از خبرگزاری فارس

پسرکوچولو شاید قدش به یک‌پنجم قد پدرش هم نمی‌رسید که دست در دستش داشت در آن شب سرد زمستانی از باب‌الجواد(ع) وارد حرم می‌شد، ولی تا شکلات را از دستم گرفت، پیروزمندانه و پرغرور به بابا گفت: «دیدی آقاهه بهم داد برام نخریدی؟!»

این همان تفاخر ما به دنیاست، وقتی‌که خسته از کام‌ندادن‌هایش به حرم علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) پناه می‌بریم و آرام‌گرفته برمی‌گردیم: «دیدی آقای من را؟ دیدی حاجتم را داد، یا راضی‌ام کرد و برم گرداند؟»

در همین حال‌وهوا:

شکلات

شکلات مطمئن

چند تُن توفیق!




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: خاطرات خدمت
به‌تاریخ سه شنبه 92/10/17 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان لوگوی دوستان لوگوی دوستان
نگاه‌های دیگر



بالای صفحه



اینجا خانۀ خودتان است. کبوتر حرم