سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کبوتر حرم
 
خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام

اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ

و خدا ما را خواند ...

در بیست‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، کبوتر حرم را نمی‌بینید؛ ولی آوازش را خواهید شنید. این هم نشانی غرفه‌ی ناشر «و خدا ما را خواند ...»؛ هر قدر تخفیف گرفتید نوش جانتان!

نشانی ناشر «و خدا ما را خواند ...» در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: مناسبت‌ها
به‌تاریخ شنبه 91/2/16 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه

 

شاید تا آن روز قدر کار معلمی را این‌چنین درک نکرده بودم. بچه‌های کلاس سوم راهنمایی آن ساعت معلم نداشتند و من، معلم زبان انگلیسی آن روزها، قول داده بودم که در چنان موقعیتی سراغشان بروم و برای آن‌ها که در آستانه یا اوایل سن تکلیف به سر می‌بردند، درباره‌ی مسائل مبتلابه دینی حرف بزنم. کاملاً دوستانه وارد شدم و سعی کردم لحنم اصلاً موعظه‌گرانه و تحقیرکننده نباشد. از سرریز معارف هم پرهیز کردم و فقط از مسائلی مثل تقلید، غسل‌های واجب، استبراء و... گفتم. بعد از کلاس، سیل سئوال‌ها به طرفم سرازیر شد، اما در این میان، سئوال صادقانه‌ی یکی از بچه‌ها - که کم‌وبیش سابقه‌ی شیطنت و بازیگوشی هم داشت - من را به فکر فرو برد: «آقا! ما یک توبه‌ی خیط (اساسی و درست‌وحسابی در لهجه‌ی مشهدی) لازم داریم. چه‌کار باید بکنیم؟» گفتم: «لازم نیست کار خاصی بکنی؛ فقط از خدا عذرخواهی کن و تصمیم بگیر دیگر آن گناه را انجام ندهی.»

 آن روز تازه فهمیدم چقدر مدیون معلمانم هستم و تازه فهمیدم معلم فقط آن آقا یا خانمی نیست که سر کلاس می‌آید، بلکه هر کس که گوشه‌ای از زندگی مثل بچه آدم را یاد آدم بدهد، معلم اوست. از همین رو، اولین و بزرگ‌ترین معلم، خود خداست که اسماء را به آدم تعلیم داد و وقتی که آدم به شیطان اعتماد کرد، باز هم خدا معلمش شد و یادش داد که چگونه با توسل به آن پنج معلم برگزیده، فاطمه و پدرش و همسر و فرزندانش علیهم‌السلام، رضایت خدا را بخرد. آدم آن «توبه‌ی اساسی» را از خود خدا یاد گرفت.

معلم‌های عزیز! ما همچنان به آن «توبه‌ی اساسی» نیاز داریم. یادتان را گرامی می‌داریم و حقتان را فراموش نمی‌کنیم.

 




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: مناسبت‌ها
به‌تاریخ دوشنبه 91/2/11 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه

طرح از محمود نقوی

پشت به دیوار باران‌خورده‌ی صحن انقلاب، روبه‌روی پنجره‌فولاد و گنبد طلا، نگران چشمه‌ی چشم‌هایم ایستاده بودم که در پایان خدمت هفتگی، آن هم در ایام فاطمیه، خشکیده بود. زیارت امین‌الله «منتخب ادعیه و زیارات» به ابتدای صفحه‌ی سوم رسیده بود و من همچنان منتظر اشک بودم که «و اعلام القاصدین الیک واضحة» دلم را به کوچه‌های مدینه کشاند. خدایا! هر کس که آهنگ تو کند، نشانه‌هایش آشکار است. هر کس در کوچه‌های مدینه به دنبال تو بگردد، گذارش به خانه‌ای خواهد افتاد که «سد الابواب الا بابه». رسیدن به این خانه، نشانی نمی‌خواهد؛ خانه‌ی فاطمه - سلام‌الله علیها - را راحت می‌شود شناخت، از در سوخته‌اش!




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: مناسبت‌هاخاطرات خدمت
به‌تاریخ دوشنبه 91/2/4 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه

اتوبوسی که به سمت حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام در حرکت بود، روبه‌روی ایستگاه صلواتی پذیرایی از عزاداران فاطمی ترمز زد. چشمم به بیتی افتاد که بر پرده‌ی مشکی نقش بسته بود و بد جوری با دلم بازی کرد:

نمی‌خواهم برنجانم کسی را بی‌سبب، اما
چگونه مرگ یک مادر، چهل تن متهم دارد؟! 




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: مناسبت‌ها
به‌تاریخ جمعه 91/1/25 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه

اذن دخول حرم امام رضا علیه‌السلام

یا امام رضا (ع)!
امروز
بار دیگر بر آستان حرمت
اذن دخول
با روضه‌ی مادرت
عجین شد
آجرک الله فی مصیبة امّک الصدیقة الشهیدة!




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: مناسبت‌هاخاطرات خدمت
به‌تاریخ پنج شنبه 91/1/17 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه

آهسته میان تنگ، ماهی، دلتنگ
گوید: دل تنگ بهتر از صد دل سنگ

امسال نهنگ است، خدایا! نشود
حال دل من قصه‌ی ماهی و نهنگ

سال نو همه‌ی دوستان مبارک. برای شما هم همان آرزویی را می‌کنم که دیروز بعد از تحویل سال برای زائران امام رضا علیه‌السلام با صدای بلند داد می‌زدم: «سال خوشی داشته باشید در پناه امام رضا (ع)». ان شاء الله همین روزها با خاطرات لحظه‌ی تحویل سال برمی‌گردم. یا علی




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: مناسبت‌ها
به‌تاریخ چهارشنبه 91/1/2 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه

 

عملیات نصب پنجمین ضریح امام رضا (ع)

از پشت آن حایل چوبی سبز رنگ، صدای چکش و تیشه و جابه‌جا کردن خاک و سنگ می‌آمد. لابد آن‌ها هم که در آن سو بوده‌اند، از این سو صدای گریه و ناله و دعا و توسل می‌شنیده‌اند.  دنبالم بیا ...


موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: مناسبت‌ها

به‌تاریخ چهارشنبه 90/12/17 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
حرم مطهر حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع)
در ولایت ما «شاه» دو معنا دارد آقا جان! یکی آن کسی است که بر گرده‌ی مردم سوار می‌­شود و تاج بر سر می­‌گذارد و خود را «شاه» می­‌خواند و دیگری آن­‌که آن­‌قدر نازنین است که تاج سر مردم می‌­شود و همان مردم، او را «شاه» خود می­‌نامند و می‌دانند. از آن روست که مردمان ولایت ولاء، حسین بن علی (ع) را «شاه کربلا» می­‌خوانند و امام رضا (ع) را «شاه خراسان». شما را هم اگر «شاه عبدالعظیم» می­‌گوییم، از آن روست که تاج سر ما شده‌­اید و از «ری»، عطر آل محمد (ص) را در سر تا سر این سرزمین می­‌پراکنید. تا شاه شما باشید، این مردم همه، رعیت­تان­‌اند به افتخار. دنبالم بیا ...


موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: مناسبت‌ها
به‌تاریخ جمعه 90/12/5 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

آتش فرو نشست، که یکتاپرست توست
دریاچه خشک شد، که زمامش به دست توست

وقتی به غمزه می‌شکنی رونق بتان
ذکر شکست طاق مدائن، شکست توست

میلاد مسعود نبی الرحمة، حضرت محمد بن عبدالله و فرزندش امام جعفر بن محمد الصادق - صلوات الله علیهم - مبارک باد.




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: مناسبت‌ها
به‌تاریخ جمعه 90/11/21 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه

پایان صفر، هنگامه‌ی مِهر شیعه به امام رضاست و موعد مُهر امام رضا - علیه‌السلام - پای دو ماه اشک شیعه.
چشم‌انتظار مُهر مِهرت هستیم، مِهر هشتمین!




موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها: مناسبت‌ها
به‌تاریخ سه شنبه 90/11/4 به‌قلم احمد عبداله‌زاده مهنه
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان
لوگوی دوستان لوگوی دوستان لوگوی دوستان
نگاه‌های دیگر



بالای صفحه



اینجا خانۀ خودتان است. کبوتر حرم